این نخستین پست وبنوشت در یک مجموعۀ دوبخشی است که همزمانی را به بحث میگذارد. این پست، تأخیرات همزمان و همزمانی همباد را تعریف میکند؛ و [پستِ] بعدی، به کاوش همزمانی عملکردی خواهد پرداخت.
متن زیر، ترجمه مستقیم است و لزوماً در محیط قراردادهای ایرانی، قابل إعمال نیست.
تأخیرات مسیر بحرانیِ همزمان
تأخیرات مسیر بحرانی همزمان، بهصورت رایج، تأخیرات عرضی، خوانده میشوند، یعنی آثار [دامنهدارِ] تأخیر که در زمان مشابه با دیگر آثار[دامنهدارِ] تأخیر، رخ میدهند. در پروژههای احداث، تأخیرات همزمان نوعاً تأخیرات موازی پیمانکار و کارفرما بوده که میتوانند بهطور مستقل، مسیر بحرانیِ کلّی را در پنجرۀ تحلیل مشابه، به تأخیر بیاندازد. متأسّفانه، موقعیّتهای تأخیر همزمان، منجّز نیستند. آنها اغلب پیچیده، مجادلهای و بحثبرانگیز بوده که منجر به اختلافاتی بین اطراف قرارداد میشوند.
پیمانکار باید تأخیرات همزمان را که اثر [دامنهداری] روی مسیر بحرانی دارند، مشخّص، کمّیسازی و تسهیم کند. نوعاً تأخیرات همزمان مسیر بحرانی، مسقطِ [خسارت تعیینی] هستند و پیمانکار میتواند یک تمدیدمدّت را از کارفرما دریافت نموده یا از ارزیابیهای خسارت تعیینی، فراغت [ذمّه] حاصل کند. تأخیرات همزمان بهصورت همباد یا عملکردی طبقهبندی میشوند.
همزمانی همباد
هنگامیکه تأخیرات همزمان مسیر بحرانی، دقیقاً در زمان مشابهی آغاز شده و پایان یابند، آن [تأخیرات] بهعنوان همزمانی حقیقی یا همباد مشخّص میشوند.
شکل یک، چنین همزمانیای را نشان میدهد.
هر دو تأخیرات [با مدت زمان] ۵ روز کاری، تأخیرات همزمان [و] همباد هستند، بدین جهت که هر در در روز مشابه، شروع شده و مدت زمان یکسان دارند.
شکل یک، دو مسیر بحرانی تا آغاز فعّالیت D را نشان میدهد. نخستین مسیر بحرانی کنترلکننده، مسیر فعّالیت A-B-C است، جائیکه یک تأخیر پنجروزۀ کارفرما-مسبّب در فعّالیت C مستقیماً آغاز فعّالیت پسنیازِ D را به تأخیر میاندازد. مسیر بحرانی موازی دوّم، از مسیر فعّالیت E عبور میکند، که یک تأخیر موازی پنجروزۀ پیمانکار را تجربه میکند که مستقیماً آغاز فعّالیت D را نیز به تأخیر انداخته است. تأخیرات روی فعّالیت C و فعّالیت E، هر دو دقیقاً در زمان مشابه رخ دادهاند، و هر دو، اثر [دامنهدار] مشابهی در بهتأخیرانداختن آغاز فعّالیت D دارند.
راهکار چالش حقوقی خود را از ما بخواهید
لذا، تأخیرات روی فعّالیت C و فعّالیت E، همزمانِ همباد هستند و بهطور برابر، خسارت تعیینی یکدیگر را ساقط مینمایند. کارفرمایان نوعاً یک تمدیدمدّت پنجروزه را در تکمیل فعّالیت D ناشی از تأخیر کارفرما-مسبّب در مسیر بحرانی فعّالیت C به پیمانکار اعطاء خواهند نمود. بااینحال، کارفرما نوعاً به پیمانکار اجازه نمیدهد تا هزینههای تأخیرِ مرتبط با زمان خود، بهسبب تأخیر همزمان پنجروزهای که پیمانکار در فعّالیت D سبب شده است را بازیابی کند.