اختلافات ناشی از قراردادهای مهندسی و احداث، غالباً با پیچیدگیهای فنّی و حقوقی همراه است. یکی از این پیچیدگیها، مفهوم «تصدیع» است که میتواند به افزایش هزینهها و زمان اجرای پروژه منجر شود. این یادداشت، به بررسی انواع تصدیع در پروژههای احداث، تمایز تصدیعات قابلجبران و غیرقابلجبران، و راهکارهای حقوقی مرتبط با آنها میپردازد.
انواع تصدیع
پیمانکاران در پروژههای احداث ممکن است با انواع مختلفی از تصدیع مواجه شوند، از جمله:
- تصدیعات ناشی از تغییرات در قرارداد، تغییر مکان اجراء، یا نقشهها و مشخصات فنی معیوب و ناقص.
- تصدیعات ناشی از شرایط پیشبینینشده مانند شرایط متفاوت کارگاه، آب و هوای شدید غیرمعمول، و اعتصابات.
- تصدیعات ناشی از تأخیر یا عدم دسترسی به تجهیزات و مصالح، کار معیوب، خرابی تجهیزات، و عدم برنامهریزی و هماهنگی کار.
- تصدیعات ناشی از عدم پاسخگویی کارفرما یا متخصص طراحی به درخواستهای اطلاعات به موقع یا هماهنگ نکردن سایر پیمانکاران در پروژه.
این تصدیعات ممکن است غیرقابلجبران یا قابلجبران باشند، بسته به اینکه پیمانکار یا کارفرما مسئولیت قراردادی افزایش هزینههای تصدیع را بر عهده داشته باشند.
تصدیعات غیرقابلجبران: عدم استحقاق پیمانکار
تصدیع در اجرای برنامهریزیشده پیمانکار، بهطور خودکار پیمانکار را مستحق جبران [مالی] نمیکند. به عنوان مثال، زمانی که اسناد قرارداد نشاندهنده وجود شرایط نامطلوب خاصی در خاک، مانند سطح بالای آب زیرزمینی است که برای جابجایی تجهیزات خاکبرداری نیاز به پمپاژ محل دارد، پیمانکار باید این رویداد مخرب را پیشبینی میکرد و نمیتواند ادعای تصدیع کند. همچنین، زمانی که اسناد قرارداد بیان میکند که پیمانکار باید در محل پروژه همراه با سایر پیمانکاران کار کند، این موضوع نیز یک تصدیع غیرقابلجبران است، زیرا پیمانکار با خواندن قرارداد، باید آن را پیشبینی میکرد. در این موارد، اگر پیمانکار این شرایط را در نظر نمیگرفت، در برنامهریزی عملکرد و هزینههای خود غیرمنطقی عمل کرده است.
سایر تصدیعات غیرقابلجبران آنهایی هستند که ناشی از اقدامات یا عملکرد خود پیمانکار هستند، مانند برنامهریزی نامناسب، تسریع ناکارآمد در تهیّه مواد و مصالح، کار معیوب، تجهیزات ناکافی یا عدم انجام کار توسط پیمانکار جزء یا تأمینکننده. پیمانکار نمیتواند زمانی که عملکرد تصدیعشدهاش مبتنی بر فرضیات غیرمنطقی یا برنامهریزی یا عملکرد ضعیف خودش است، شکایت کند.[1]
موارد استثناء در قرارداد
یکی دیگر از تصدیعات غیرقابلجبران، تصدیعی است که قرارداد بهطور خاص آن را مستثنی میکند. این مفاد قرارداد روشی برای تخصیص ریسک است که طیّ آن هر یک از طرفین تلاش میکند ریسک تصدیعات خارج از کنترل هر یک از طرفین را به دیگری منتقل کند. به طور معمول، کارفرما و پیمانکار ریسک چنین رویدادهایی را از طریق زبان قراردادی تقسیم میکنند. قرارداد ممکن است به پیمانکار معادل با اثر [دامنهدار] زمانی تصدیع، تمدیدمدّت اعطاء نماید اما بار هزینههای تصدیع را بر دوش پیمانکار بگذارد. نمونههایی از این نوع تصدیع غیرقابلجبران، آنهایی هستند که ناشی از بلایای طبیعی، آب و هوای شدید غیرمعمول، اعتصابات و ناتوانی در تهیّه مواد و مصالح هستند. زبان قراردادی و همچنین اصول کلی ممکن است ایجاب کند که چنین تصدیعاتی، حتی اگر غیرقابلجبران باشند، برای اعطای تمدیدمدّت، غیرقابلپیشبینی و خارج از تقصیر یا کنترل پیمانکار، پیمانکار جزء و تأمینکننده باشند.
علیرغم اینکه یک تصدیع غیرقابلجبران است، امکان دارد پیمانکار را در زمانی که تصدیع، زمان لازم برای انجام بخش خاصّی از قرارداد را تطویل کرده است، مستحق تمدیدمدّت کند و از استحقاق کارفرما برای خسارات تعیینشده صرفنظر کند.
تصدیعات قابلجبران
پیمانکارانی که تحت یک قرارداد کتبی کار میکنند، هنگام طرح ادّعای افزایش هزینهها به دلیل تصدیعات، دو وسیله اساسی برای بازیابی دارند:
- بازیابی تحت یک بند خاص قرارداد
- بازیابی تحت اصول کلی حقوق قرارداد
- جبران خسارت از طریق بندهای قراردادی
زبان قراردادی خاص، اغلب زمانی که تصدیعات بر عملکرد پیمانکار اثر منفی میگذارند، به پیمانکار یک راهحل ارائه میدهد. شرایط عمومی فیدیک در بند 6-3، تصدیع در پیشرفت، موارد زیر را ارائه میدهد:
پیمانکار باید هر زمان که برنامهریزی یا اجرای کارها، احتمالاً به تأخیر بیفتد یا دچار تصدیع شود، مراتب را ضمن ارسال یک رونوشت به کارفرما، به مهندس اطّلاع دهد، مگر اینکه نقشهها یا دستورالعملهای بیشتری توسط مهندس در مدت زمان معقول صادر شود. این اعلام مراتب باید شامل جزئیات اینکه چرا و تا چه زمانی [تأخیر/تصدیع] مورد نیاز است و هرگونه تأخیر [در تکمیل پروژه] یا تصدیعی که احتمالاً در صورت تأخیر [در ارائه اطلاعات، نقشهها، اقدام بهموقع توسط مهندس] متحمل میشود، باشد.
اگرچه بند تغییرات معمولاً زمانی استفاده میشود که کارفرما دستورِ کار اضافی میدهد، اما میتوان آن را در موقعیتهای تصدیع که هزینه عملکرد پیمانکار را در نتیجه اتلاف بهرهوری افزایش داده است، اعمال کرد، حتی اگر تصدیع نیازی به کار اضافی نداشته باشد. چنین اتلاف بهرهوریای همیشه برای کارفرما آشکار نیست؛ زیرا پیمانکار معمولاً در محل حضور دارد و به نظر میرسد که در حال پیشرفت کار است. با این حال، پیمانکار ممکن است آثار نامطلوب تأخیر را از طرق متعدد، از جمله مجبور شدن به جابهجایی نیروی کار، تغییر برنامه تخصیص تجهیزات و/یا مواد و مصالح، و انجام کار در شرایط آب و هوایی سختتر به دلیل تطویل دوره کار، جذب کند.
سایر تصدیعات قابلجبران که بند تغییرات یا زبان قراردادی مشابه میتواند به آنها بپردازد شامل تغییرات در نقشهها یا مشخصات فنّی، شرایط متفاوت کارگاه و تعلیق واقعی یا سازنده کار است. اگرچه این بندها ممکن است جبران [مالی] پرداخت کنند، اما اغلب پیششرطهای اداری مانند اطلاعرسانی در یک دوره مشخص یا طرح ادعا به نماینده کارفرما قبل از درخواست داوری یا بررسی قضایی وجود دارد.
جبران خسارت از طریق اصول کلی حقوق قراردادها
زمانی که کارفرما از جبران خسارت پیمانکار برای چنین تصدیعاتی مطابق با یک بند تغییرات یا مضمون قرارداد خودداری میکند، پیمانکار ممکن است بتواند هزینههای افزایشیافته خود را با ادعای اینکه کارفرما یک تعهد صریح یا ضمنی قرارداد را که عملکرد پیمانکار به آن وابسته بود، نقض کرده است، بازیابی کند. نمونهای از یک تعهد صریح، یک بند خاص است که بیان میکند که وظیفه کارفرما این است که سایت را در تاریخ معینی در اختیار پیمانکار قرار دهد. به طور مشابه، بندی که پیمانکار را ملزم به انجام کار در یک تاریخ خاص میکند، ممکن است به عنوان ضمانتی عمل کند که محل کار در آن تاریخ در دسترس خواهد بود. اگر کارفرما متعاقباً نتواند دسترسی به موقع به سایت را فراهم کند، پیمانکار ممکن است به دلیل عدم در دسترس قرار دادن سایت تا تاریخ مورد نیاز قرارداد، علیه کارفرما اقدام به نقض قرارداد کند.
علاوه بر تفسیر حقوق طرفین تحت مفاد صریح یک قرارداد، دادگاهها اغلب این حقوق صریح را با حقوق و تعهدات ضمنی، مانند وظیفه عدم دخالت در اجرای قراردادی دیگری، تکمیل میکنند.
مصادیق نقض تعهدات ضمنی
بسیاری از پروندهها این وظیفه ضمنی را شرح میدهند و اعمالی را که مداخله در اجرای قرارداد دیگری محسوب میشوند، بیان میکنند و پیمانکار آسیبدیده را مستحق دریافت خسارت میکنند. اقدامات زیر به عنوان مداخله در کار پیمانکار تلقی شدهاند:
- عدم موفقیت کارفرما در در دسترس قرار دادن محل کار در حالی که این امر در کنترل او بوده است.
- عدم موفقیت کارفرما در تهیّه مواد و مصالح، نیروی کار یا اطلاعات به موقع
- عدم موفقیت کارفرما در حذف شرایطی که دسترسی به محل کار را محدود میکند اما آن را رد نمیکند
مسئولیت کارفرما در هماهنگی پیمانکاران
یکی دیگر از وظایف ضمنی که ممکن است مبنایی برای ادعای تصدیع باشد، وظیفه برنامهریزی و هماهنگی کار است. به عنوان مثال، اگر کارفرمایی یک پیمانکار را به پیمانکار دیگر ترجیح دهد یا به یک پیمانکار اجازه دهد در منطقهای که قرار است پیمانکار دیگری در آن کار کند، کار کند، ممکن است با ادعای جبران [مالی] اضافی در نتیجه تصدیع ناشی از عدم هماهنگی کار توسط کارفرما مواجه شود. با این حال، از نظر قراردادی، وظیفه هماهنگی کار بین پیمانکاران جزء ممکن است به پیمانکار منتقل شود.
اهمیت مستندسازی در دعاوی تصدیع
بسیار مهم است که پیمانکاری که عملکردش دچار تصدیع شده است، سوابق دقیقی از افزایش هزینهها و/یا زمان اجرای خود را نگه دارد. برای یک پیمانکار آسان است که هزینههای تصدیع آشکارتر یک وضعیت متفاوت کارگاه یا دستور تغییر را، نادیده بگیرد زیرا تمرکز بیشتر بر روی مقادیر اضافی یا مدت زمان کار است تا، اثر [دامنهدار] تصدیع بر کل هزینههای عملکرد.
راهکار چالش حقوقی خود را از ما بخواهید
نتیجهگیری
تصدیع در پروژههای احداث، یک مفهوم حقوقی پیچیده است که میتواند تأثیرات قابل توجهی بر هزینه و زمان اجرای پروژه داشته باشد. درک صحیح از انواع تصدیع، تمایز تصدیعات قابلجبران و غیرقابلجبران، و راهکارهای حقوقی مرتبط با آنها، برای پیمانکاران و کارفرمایان در مدیریت و حل و فصل اختلافات، ضروری است.
مطالب مرتبط
اقتباس از نوشتهای از ریچارد.جی.لانگ و پیای
[1]. در واقع تصدیعات غیرقابل جبران، ناظر به مواردی است که پیمانکار وفق قاعدۀ اقدام، رأساً تدارک ضرر نموده و مآلآً دیگری، ضامن ضرر وی نیست.