بارندگی قابل توجّه، [بهصورت دامنهداری] احداث یک بیمارستان چهار طبقۀ ۳۵۰,۰۰۰ فوت مربّعی و ساختمان مطب پزشکان در کلرادو را متأثّر نمود. بهعنوان بخشی از ریسک سازنده و ادّعای تأخیر، یک تحلیلگر تأخیر، یک تحلیل اثر [دامنهدار] زمانی را بهمنظور تعیین حدّ تأخیر برنامۀ زمانی بهسبب رویداد قوّۀ قاهره اجراء نمود.
متن زیر، ترجمه مستقیم است و لزوماً در محیط قراردادهای ایرانی، قابل إعمال نیست.
در مراحل ابتدایی احداث بنّایی و برپایی سازۀ فلزی، کارگاه پروژه برای چندین روز متوالی، بارندگی سنگینی را تجربه نمود. در یک هفته، بارش در ناحیه به پنج برابر میانگین بارندگی ماهیانه رسید. بارندگی بیش از حد، روانآب و زهکشی کارگاه بیشتر از [میزان] پیشبینیشده توسّط مهندسان طرّاحی عمران را ایجاد نمود. روانآب، به طبقۀ همکف بیمارستان سرایت کرد، و آب به محلّ ستونهای سازهای، طبقات پایینتر و چاههای آسانسور نفوذ کرد. در موقعیّتهایی خاص، طبقۀ همکف تا میزان سه اینچ نشست کرد. در موقعیّتهای دیگر، نفوذ آب باعث شستهشدن مواد پرکنندۀ درزها شد و به لولهگذاری و محافظهای استوانهای الکتریکی، خسارت وارد نمود. علاوه بر ناحیۀ بیمارستان، بخشهایی از کارگاه، ناشی از بارندگی دچار خسارت شده و نیازمند اصلاح گردیدند.
پیمانکار اصلی بههمراه کارفرما، شرکتهای بیمه، مهندسان طرّاحی (ژئوتکنیکی و سازهای)، پیمانکاران جزء مرتبط، و مشاور تأخیر برنامۀ زمانی، گروهی را بهمنظور تعیین گامهای ضروری برای اصلاح و آمادهسازی ادّعای بیمه تشکیل دادند.
توالی اصلی احداث
با هدف برنامهریزی و احداث، برنامۀ زمانی [مبتنی بر] روش مسیر بحرانی (سیپیام) برای بیمارستان به پنج ناحیۀ اصلی سازهای تقسیم شده بود: شمالی، مرکزی، جنوبی، ساختمان مطب پزشکان، و تأسیسات زیربنایی مرکزی (سییوپی)۱. برنامهریزی زمانی اصلی، طرحهای کلیدی داخلی و خارجی درحالتوسعه را بهمنظور نمایش نواحی مختلف داخل بیمارستان و طبقات مختلف برای نصب پنلهای خارجی را در بر میگرفت. برنامۀ زمانی با کدگذاری فعّالیت انجام شده بود که با تعیین نواحی در طرحهای کلیدی مطابقت داشت. ثابت شد که برنامهریزی اوّلیه و تعیین برنامۀ زمانی خطّ مبنا و اسناد مرتبط، یک جنبۀ حیاتی در تلاشهای کاهش [خسارات] برنامۀ زمانی و آمادهسازی ادّعای تأخیر بیمارستان میباشد. پس از کار کارگاه، برنامهریزی شد که احداث بیمارستان با فونداسیونها، ملزومات، و طبقۀ همکف در نواحی شمالی و مرکزی آغاز شود، [و] با برپایی سازۀ فلزی دنبال شود. دو جرثقیل بزرگ در کارگاه بودند تا سازه را در این نواحی برپا کنند. تکمیل یک سطحِ فولادی برای یک ناحیه و سطح مورد نظر به نصب عرشۀ فلزی و رویۀ دال بتنی پیوند داده شده بود. پس از تکمیل رویۀ دال در هر ناحیه، فولاد زیر عرشه میتواند ضدّ حریق گردد. پس از اینکه تیرهای محیطی ساختمان ضدّ حریق شدند، پنلهای خارجی میتوانند برپا شوند.
در پی برپایی [سازۀ] فولاد در نواحی شمالی و مرکزی، جرثقیلها باید بهمنظور برپایی [سازۀ] فولادی در ناحیۀ جنوبی بیمارستان و ساختمان مطب، تغییر موقعیّت دهند.
پس از خشکشدن یک ناحیه۲، برنامهریزی شد تا ساختن داخل هر ناحیه از بیمارستان با چیدمان و چارچوببندی دیوارهای اولویّتدار، آغاز شود۳. این فعّالیتها با منطق نرم [(انعطافپذیر بر اساس شرایط واقعی پروژه)]، یا منطق گروه کاری، مبتنی بر تعداد گروههای کاری در دسترس، توالیسازی شدند. پیمانکار جزءِ [متولّی] چارچوببندی قصد نمود تا دو گروه کاری چارچوببندی را فراهم آورد و برنامۀ زمانی [بهگونهای] تنظیم شد تا این گروههای کاری، بهطور همزمان کار کنند. ازآنجاکه امور پسنیاز ساختمان به احداث دیوارهای اولویّتدار پیوند خوردهاند، دیگر امور ساختمان بر مبنای توالی دیوارهای اولویّتدار برنامهریزی شدهاند. توالی احداث نواحی داخلی در برنامۀ زمانی به جریان از نواحی داخلی شمالی به نواحی داخلی جنوبی پیوند خورده بود۴.
احداث تأسیسات زیربنایی مرکزی همزمان با احداث ملزومات و دالها در ناحیۀ اصلی بیمارستان برنامهریزی شده بود. کار در کارگاه مرکزی، مستقل از کار در نواحی دیگر بیمارستان و ساختمان مطب برنامهریزی شده بود، و یک جرثقیل کوچک در کارگاه برای کار بهخصوصِ کارگاه مرکزی قرار داشت. بااینحال، لازم بود که تکمیل و آزمون کارگاه قبل از آزمون و راهاندازی بیمارستان و ساختمان مطب، صورت پذیرد.
توالی بازنگریشدۀ احداث ناشی از تأخیر [بهسبب] قوّۀ قاهره
نشأتگرفته از کاهش لازم برای طبقۀ همکف و ملزومات زیرهمکف، توالی احداث بهگونهای اصلاح شد که ساختن داخل در طبقات دوّم تا چهارم بتواند همزمان با کار کاهشیافته در حال وقوع در سطح زمین، پیش برود.
عموماً، تغییرات در توالیهای احداث، با نصب پنلهای بیرونی و احداث دیوارهای اولویّتدار، بهوقوع پیوستهاند. در برنامۀ زمانی اصلی، فعّالیتهای پنل بیرونی ، فعّالیتهایی پسنیاز به نسبت فعّالیت ضدّ حریقنمودن در ناحیۀ مشابه بودند. بااینحال، بهسبب کاهش [بار] دال در سطح اوّل، فعّالیتهای ضدّ حریقنمودن باید پیش از تکمیلِ کاهش [بار] دال، تکمیل گردند. لذا، کار در ارتفاع بیرونی به تکمیل کاهش [بار] دال، پیوند خورده بود.
همانگونه که در بالا بحث شد، توالی ساختن داخل بر اساس احداث دیوارهای اولویّتدار قرار داشت. نشأتگرفته از کاهش لازم در سطح زمین، منطق برنامۀ زمانی بازنگری شده بود، بهگونهای که گروههای کاریِ دیوار اولویّتدار در سطح دوّم ساختمان آغاز بهکار نمایند و از سطح دوّم کار کرده و سپس به ترتیب، طبقات سوّم و چهارم را کار کنند. پس از تکمیل سطح چهار، گروههای کاری به طبقۀ همکف بازخواهند گشت. منطق برنامۀ زمانی [مبتنی بر] روش مسیر بحرانی در قبال گروههای کاری دیوار اولویّتدار اصلاح شده بود تا بازتابدهندۀ این جریان کار باشد. بهسبب اینکه برنامۀ زمانی، در اصل بهگونهای تنظیم شده بود که کار امور ساختمان در طبقات دو تا چهار بر مبنای توالی دیوارهای قبلی قرار داشت، تغییرات اضافی در منطق نرم (منطق گروه کاری) ضروری نبود.
تحلیل تأخیر برنامۀ زمانی و آمادهسازی ادّعا
برای آمادهسازی تحلیل تأخیر، یک تحلیل اثر [دامنهدار] زمانی بهعنوان بهترین روش برای مدلسازی تأخیر قوّۀ قاهره و تأخیر مرتبط با تکمیل و تحویل بیمارستان، برگزیده شد. برنامۀ زمانی بهمنظور بازتاب پیشرفت واقعی، بلافاصله پیش از رویداد قوّۀ قاهره، بهروزرسانی شده بود. آنگاه، رونوشتی از این برنامۀ زمانی بهمنظور ایجاد برنامۀ زمانی تحت اثر [دامنهدار]، مورد استفاده قرار گرفته بود. بهمنظور مدلسازی اثر [دامنهدار]، یک قاب نمایانگر سبب تأخیر از برنامۀ زمانی آمادهسازی شده و در برنامۀ زمانی تحت اثر [دامنهدار]، درج شده بود۵.
علاوه بر قاب نمایانگر سبب تأخیر برنامۀ زمانی، دیگر بازنگریهای برنامۀ زمانی بدانصورت که قبلتر در این پست وبنوشت مورد بحث قرار گرفت، ایجاد شده بودند. تا این زمان در فرآیند ادّعا، کارفرما، پیمانکار، و کارشناسان خسارت بیمه بحث نموده و بر فعّالیتهای قاب نمایانگر سبب تأخیر و تغییرات توصیهشده در برنامۀ زمانی توافق نمودهاند. ارتباطات بین طرفین [قرارداد] و شفّافیت کامل درخصوص تغییرات در برنامۀ زمانی و دلایل ساختپذیری برای آن تغییرات، تا حدّ زیادی این فرآیند را تسهیل نموده است.
راهکار چالش حقوقی خود را از ما بخواهید
تحلیلگر تأخیر یک بستۀ کامل ادّعا را آماده نمود که برنامۀ زمانی بهروزرسانیشده (پیش از تأخیر)، برنامۀ زمانی تحت اثر [دامنهدار]، شرح متضمّن جزئیّات برنامۀ زمانی، شرحهای مسیرهای بحرانی پیش و پس از رویداد تأخیر، و یک شرح کامل از تمامی تغییرات ایجادشده در برنامۀ زمانی تحت اثر [دامنهدار] را، در بر میگرفت. طرحهای کلیدی که در طول ایجاد خطّ مبنا تنظیم شده بود، جنبۀ مهمّی از آمادهسازی ادّعا بودند، بهگونهای که این طرحهای کلیدی میتوانستند بهمنظور توصیف طبقات داخلی و خارجی در شرح برنامۀ زمانی مورد استفاده قرار گیرند.
پیمانکار قادر بود تا بهسرعت، ادّعا را با شرکت بیمه حل کند. چندین کلید بهمنظور حلّ سریع و مثبتِ ادّعا، ارتباطات زودهنگام و مکرّر میان کلیّۀ اطرافِ [قرارداد] بودند، همچنین یک برنامۀ زمانی خطّ مبنا و بهروزرسانیهای مطلوب، و یک تحلیل کامل و بهخوبی مستندسازیشدۀ توصیفکنندۀ آثار [دامنهدارِ] تأخیر بر برنامۀ زمانی احداث.
مطالب مرتبط
اقتباس از نوشتهای از اسکات ام فرانسیس و دیگران