بأسمهتعالی
هیأتوزیران در جلسۀ مورّخ 07/02/1367 بر اساس پیشنهاد شمارۀ 3993-50/8520-1 مورّخ 08/07/1366 وزارت برنامه و بودجه، نظام فنّی و اجرایی طرحهای عمرانی کشور را به شرح پیوست تصویب نموده و مقرّر داشتند:
الف. وزارت برنامه و بودجه اقدامات زیر را برای تحقّق اصول نظام معمول دارد.
1- تهیه و پیشنهاد نهادهای نظام و نقش و وظیفه اصلی هر یک، برای تصویب هیأتوزیران.
2- تهیه و پیشنهاد لوایح مورد نیاز به هیأتوزیران جهت تصویب و ارائه به مجلس شورای اسلامی.
3- تهیه و پیشنهاد آییننامههای اجرایی نظام برای تصویب هیأتوزیران.
4- تهیه و عناوین دستورالعملهای نظام و برنامۀ زمانبندی تهیه آن با هماهنگی دستگاههای اجرایی ذیربط.
5- تهیه و ابلاغ دستورالعملهای نظام طبق برنامۀ زمانبندی یاد شده در قالب اصول کلی نظام و آییننامههای اجرایی آن.
ب. کلیه دستگاههای اجرایی و شوراهای فنّی اقدامات و تصمیمات مربوط به تهیه و اجرای طرحهای عمرانی را با رعایت اصول و آییننامهها و دستورالعملهای مصوّب نظام فنّی و اجرایی بعمل آورند.
ج. تا تصویب و ابلاغ ضوابط موضوع بند الف فوق ضوابط موجود مورد عمل و رعایت دقیق باشد.
میرحسین موسوی – نخست وزیر
بخشنامه به کلیه دستگاههای اجرایی و سازمآنهای برنامه و بودجه استانها
بهپیوست تصویبنامۀ شماره 7250/ت166 مورّخ 17/03/1367 مصوّب جلسۀ مورّخ 07/02/1367 هیأتوزیران جمهوری اسلامی ایران در مورد نظام فنّی و اجرایی طرحهای عمرانی کشور برای اطّلاع و انجام اقدامات لازم در جهت تحقّق اصول مصرح در آن ارسال میشود.
یادآور میگردد تبعیت از اصول مزبور تا آنجا که با قوانین موجود در تضاد و مغایرت نباشد الزامی است.
در مورد تهیه و پیشنهاد لوایح و آییننامهها و دستورالعملها و نیز نهادهای مورد نیاز نظام و نقش و وظیفۀ آنها این وزارت اقدامات لازم را شروع نموده است.
مقتضی است هر نوع نظر و یا پیشنهادی در این مورد دارند مستقیماً به معاونت امور فنّی این وزارت ارسال دارند تا پس از هماهنگی و تلفیق نظرات متن نهایی برای تصویب در مرجع ذیربط ارسال گردد.
مسعود روغنی زنجانی – وزیر برنامه و بودجه
نظام فنّی و اجرایی طرحهای عمرانی کشور
کلیات
گستردگی ابعاد و ماهیت فعالیتهای مربوط به تهیه و تدوین و اجرای برنامههای عمرانی و اثرات ناشی از چگونگی انجام آنها و نیز مصرف حجم قابل توجّهی از منابع مالی و غیرمالی کشور برای آن، ایجاب مینماید که فعالیتهای مذکور در قالب یک نظم سنجیده و همآهنگ تنظیم و اجرا گردیده و بر مبنای اصول فنّی مورد بهرهبرداری قرار گیرد. نظام فنّی و اجرایی که هدف مشخص آن به کارگیری اصول و ضوابط فنّی در تنظیم و به ثمر رساندن برنامههای عمرانی میباشد با توجّه به گوناگونی سیستمها و فعالیتهای آن به شرح ذیل تعریف میگردد.
تعریف
نظام فنّی و اجرایی عبارت است از مجموعه اصول، روشها، مقرّرات و ضوابط فنّی، حقوقی و مالی حاکم بر تهیه، اجراء، بهرهبرداری و ارزشیابی برنامههای عمرانی کشور و چگونگی انتخاب و بکارگیری عوامل دست اندرکار اجرای آن و نیز تبیین بافت درونی و نحوه ارتباط برونی عوامل مذکور.
نظام فنّی و اجرایی بر آن قسمت از برنامههای عمرانی کشور که مشتمل بر طرحهای عمرانی و نیز طرحهای سرمایهگذاری شرکتهای دولتی و مؤسسات وابسته به دولت و بخش خصوصی میباشد حاکمیت داشته و این مجموعه صرفاً ناظر به ضوابط طرحهای عمرانی کشور میباشد.
در فرآیند برنامهریزی مشتمل بر چهار مرحله:
1- تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی
2- تعیین اولویتها و تخصیص منابع
3- روش اجرا
4- کنترل و ارزشیابی
میباشد. نظام فنّی و اجراییبهعنوان ارائهدهنده اصول، روشها، معیارها، مقرّرات و ضوابط فنّی حضور خود را از مرحله دوم مطرح و نقش عمده و اساسی را در مراحل سوم و چهارم ایفا مینماید.
ارکان تشکیل دهنده نظام فنّی و اجرایی
به طور کلی نظام در قالب ارکان مشروحه زیر وظیفه و نقش اصلی خود را ایفا مینماید.
1- معیارها و ضوابط فنی
2- مدیریت اجرایی
3- مطالعه و طراحی شامل:
3-1- مطالعات تحقیقاتی، منطقهای و جامع بخشی
3-2- مطالعه و طراحی اجرایی مشتمل بر:
3-2-1- مطالعات شناسایی
3-2-2- مطالعه و طراحی مقدماتی
3-2-3- طراحی تفصیلی و اجرایی
4- ساخت، شامل:
4-1- عملیات ساخت
4-2- نظارت بر ساخت
4-3- آمادهسازی برای بهرهبرداری
5- ارزشیابی
اصول و مبانی حاکم بر نظام فنّی و اجرایی
1- استفادۀ بهینه از منابع و ظرفیتهای موجود و ایجاد ظرفیتهای جدید متناسب با نیازهای فنّی و اجرایی برنامه.
2- بکارگیری اصول علمی و ضوابط حاکم بر انتخاب تکنولوژی مناسب در جهت ایجاد صرفه و کیفیّت بالاتر در اجرا و بهرهبرداری از طرحهای عمرانی و نیز انتقال تکنولوژی مناسب انتخابشده و همچنین ارتقاء سطح دانش فنّی کشور، با توجّه به سیاستهای اشتغال در برنامه.
3- ایجاد زمینۀ مناسب برای جلب مشارکت مردم در مدیریت، اجرا و سرمایهگذاری.
4- ایجاد زمینۀ مناسب برای بروز ابتکارات و خلاقیتها.
5- تأمین هدف خودکفایی کشور در زمینۀ امور فنّی و اجرایی.
6- ایجاد نظم و هماهنگی در روشهای مدیریت اجرایی، مطالعه و طراحی، ساخت، نظارت بر ساخت، بهرهبرداری و ارزشیابی طرحهای عمرانی و تنظیم روابط فنّی و حقوقی بین عوامل دستاندرکار.
7- نظارت و ارزشیابی عملکرد نظام و استفاده از نتایج حاصله در جهت تکامل و پویایی نظام فنّی و اجرایی و همچنین اصلاح برنامه.
8- جلب مشارکت بانکها و نهادهای انقلاب اسلامی و سایر مؤسسات اعتباری مستقل یا عامّالمنفعه جهت سرمایهگذاری در کارهای عمرانی.
تعریف
معیارها و ضوابط فنّی عبارتست از مجموعهای از مشخصات فنّی، ضوابط و دستورالعملهایی که بر اساس اصول عامی (اقتصادی – فنّی) موجود در کشور و در جهان با توجّه به ارزشهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه و همچنین شرایط اقلیمی در جهت تنظیم و به ثمر رساندن برنامههای عمرانی تهیه و تدوین میشوند.
اصول و مبانی حاکم بر تهیه و تدوین معیارها و ضوابط فنی.
1- حداکثر بهرهگیری از منابع داخلی اعم از نیروی انسانی و سایر منابع.
2- هماهنگی با روند دانش فنّی پیشرو در جهان (با توجّه به شرایط اجتماعی و اقتصادی و اقلیمی و فرهنگی کشور ایران) و ایجاد صرفه و کیفیّت بهتر در به ثمر رسیدن طرحهای عمرانی.
3- تعیین ضوابط لازم برای انتخاب تکنولوژی مناسب مورد نیاز و انتقال آن و ارتقاء سطح دانش فنّی موجود در کشور.
4- هماهنگی و ارتقاء سطح دانش فنّی در بخشهای مختلف.
5- لزوم تنظیم و حفظ روابط فنّی بین واحد مدیریت اجرایی، واحد خدمات مشاوره (مطالعه و طراحی و نظارت) و واحد ساخت و ایجاد نظم و یکنواختنمودن روشهای مطالعاتی طراحی، ساخت، بهرهبرداری و ارزشیابی.
6- یکنواختنمودن ملزومات و مصالح و اجزاء ساختمانی بهمنظور فراهمنمودن زمینه و شرایط لازم برای تولید انبوه آنها.
7- برنامهریزی متمرکز و جامع و ایجاد هماهنگی بین دستگاههای اجرایی و مؤسسات تهیهکنندۀ معیارها و ضوابط فنّی (که وظیفۀ قانونی آنها تدوین معیار میباشد) بهمنظور جلوگیری از دوبارهکاریها در این زمینه.
مدیریت اجرایی
تعریف
مدیریت اجرایی عبارتست از کلیه فعالیتهایی که بهمنظور برنامهریزی اجرایی، سازماندهی، هدایت و راهبری و بالاخره مراقبت و کنترل مورد نیاز جهت تهیه و اجرای طرحهای عمرانی انجام شود.
اصول و مبانی حاکم بر مدیریت اجرایی
1- سازماندهی فنّی و حقوقی واحد مدیریت اجرایی طرحهای عمرانی متناسب با حجم اعتبارات عمرانی و رشته عملیات اجرایی بهمنظور هر چه بالاتر بردن کیفیّت فنّی و اجرایی طرحها.
2- انجام مدیریت اجرایی طرح توسّط مجری مربوط و رعایت مراتب مندرج در بند 1 در صورت تفویض اختیار.
3- اقدام تدریجی برای سازماندهی جدید و مستقل جهت تصدّی مدیریت اجرایی طرحهای عمرانی مربوط به دستگاههایی که وظیفه اصلی آنان خدمات عمومی، رفاهی و بهرهبرداری و نگهداری است (نظیر دستگاههای قضایی، انتظامی، بهداشتی، آموزشی و…) و خودداری از ارجاع مدیریت اجرایی کارهای جدید به دستگاههای اخیرالذکر و همچنین جمعآوری و انتقال افراد فنّی این دستگاه به سازمانهای جدید اجرایی و یا به دستگاههای اجرایی که وظیفه اصلی آنان مدیریت اجرایی طرحهای عمرانی میباشد.
4- اتخاذ تمهیداتی برای جذب و حفظ نیروهای فنّی و مدیران اجرایی در دستگاههای اجرایی با رعایت اصل مزد در مقابل کار.
5- انجام مدیریت اجرایی طرحهای عمده و خاص توسّط دستگاه اجرایی مرکزی و ایجاد زمینه مناسب در جهت رعایت اصل عدم تمرکز و استانی نمودن مدیریت اجرایی طرحها.
6- فراهمنمودن تدریجی زمینۀ لازم جهت مدیریت مردمی در پروژههای کوچکی که هزینۀ آن از محل خودیاری مردم تأمین میشود با هماهنگی لازم با شورای اسلامی محلّ مربوط.
7- بهنگام نمودن اطّلاعات فنّی و اجرایی مدیران از طریق آموزش.
8- تعیین ضوابط انتخاب مدیر اجرا با در نظر داشتن خصوصیات فنّی و اجرایی طرحهای مختلف.
9- عدم شروع مراحل اجرایی طرح بدون وجود گزارش توجیه فنّی و اقتصادی برای آن.
10- انجام مراحل مختلف اجرای یک طرح از زمان شروع مرحله مطالعه و طراحی مقدماتی یا زمان بهرهبرداری با توجّه به امکان تأمین منابع مالی و غیرمالی در قالب برنامۀ زمانبندیشده.
مطالعه و طراحی
مطالعه و طراحی کلیه تحقیقات و مطالعات منطقهای و جامع بخشی مورد لزوم برای تدوین و اصلاح برنامه و همچنین فعالیتهایی را که برای طراحی اجرایی و شروع و انجام مرحله ساخت و نیز آمادهشدن برای بهرهبرداری یک پروژه لازم است، در بر میگیرد.
اصول و مبانی حاکم بر مطالعه و طراحی
1- انجام مطالعه و طراحی طرحها در قالب مطالعات جامع بخشی و منطقهای و برنامههای عمرانی.
2- تعیین دستگاه بهرهبردار در مرحلۀ مطالعات شناسایی و انجام بررسیها و مطالعات مربوط به سازماندهی و شیوههای بهرهبرداری و همچنین تهیه برنامۀ زمانبندی عملیات آمادهسازی در مرحلۀ مطالعه و طراحی.
3- شروع هر یک از مراحل مطالعه و طراحی مقدماتی و طراحی تفصیلی و اجرایی با رعایت فاصله زمانی منطقی این مراحل با شروع عملیات ساخت.
4- رعایت هماهنگی طرح با سایر طرحهای مربوط (اعم از طرحهایی که در منطقۀ طرح قرار دارد و غیر آن) و ملاحظۀ شرایط اقلیمی، استعدادها و امکانات بالقوه مناطق مختلف، حفاظت محیطزیست و در نظر گرفتن شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مناطق.
5- انجام خدمات مطالعه و طراحی توسّط واحدهای ذیصلاحیت در چارچوب معیارها و ضوابط فنّی و اجرایی.
6- شناخت، انتخاب و بکارگیری تکنولوژی مناسب در طراحی، ساخت و بهرهبرداری و فراهمآوردن زمینۀ لازم برای آموزش، انتقال و ارتقاء سطح تکنولوژی.
7- بالابردن کیفیّت کارها با رعایت اصل صرفه، از طریق بکارگیری روش مسابقه بین واحدهای خدمات مشاوره در موارد ممکن.
8- جلب مشارکت مردم و استفاده از نظرات آنان در طراحی بالاخص در طرحهایی که مستقیماً در ارتباط با زندگی مردم میباشد.
9- تصویب نتایج مطالعات و طراحیهای انجامشده و انتخاب بهترین گزینه از نظر فنّی و اقتصادی توسّط دستگاه اجرایی با استفاده از هیأتهای تخصّصی ذیصلاحیت.
10- رعایت تناسب در ایجاد ظرفیتهای رشتههای تخصّصی (در بخشهای مختلف عمومی، دولتی و غیر دولتی) در ارتباط با نیازهای برنامههای عمرانی.
11- ایجاد انگیزه و ایجاد سیاستهای لازم برای اساسینمودن واحدهای خدمات مشاوره.
12- حداکثر استفاده از منابع و امکانات داخلی در طراحی.
الف. اصول و مبانی حاکم بر تشخیص صلاحیت (اهلیت و ظرفیتکاری) واحدهای خدمات مشاوره (مطالعه و طراحی و نظارت)
الف-1- اصول و مبانی حاکم بر تشخیص صلاحیت واحدهای خدمات مشاوره غیردولتی (در این واحدها صد در صد سهام به اشخاص حقیقی ایرانی تعلّق دارد)
1- تشکیل واحدهای خدمات مشاوره صرفاً بهمنظور انجام خدمات مطالعه و طراحی و نظارت بر اساس مقرّرات مربوط.
2- ملاک عمل قراردادن تحصیلات تخصّصی مربوط دانشگاهی (حداقل لیسانس) و تجربۀ مفید و موثر در رشتۀ ذیربط برای هیأتمدیره و مدیرعامل و شرکاء و نیز تجربۀ کاری و حسن عمل این واحدها برای تعیین صلاحیت در شرکتهای خدمات مشاوره و همچنین اشخاص حقیقی که بهعنوان کارشناس حقیقی خدمات مشاوره تشخیص صلاحیت میشوند.
تبصره: عدم الزام به دارا بودن تحصیلات تخصّصی دانشگاهی (لیسانس) برای شرکاء شرکتهای خدمات مشاوره در رشتههای ژئوتکنیک و نقشه برداری و نظایر آن.
3- نداشتن ممنوعیت قانونی و یا محکومیت و محرومیتهای موثّر در موضوع خدمات مشاوره یا ساخت در مورد شرکت، هیأتمدیره، مدیرعامل و شرکاء و نیز اشخاص حقیقی که مستقلاًبهعنوان واحد خدمات مشاوره تأئید صلاحیت میشوند.
الف-2- اصول و مبانی حاکم بر تشخیص صلاحیت واحدهای خدمات مشاوره عمومی و دولتی (در این واحدها صد در صد سهام یا مالکیت به دولت یا مؤسسات وابسته به دولت و نهادهای انقلاب اسلامی ایران تعلق دارد)
1- تشکیل واحدهای خدمات مشاوره صرفاً بهمنظور ارائه خدمات مطالعه و طراحی و یا نظارت بر اساس مقرّرات مربوط.
2- ملاک عمل قراردادن تحصیلات تخصّصی مربوط دانشگاهی (حداقل لیسانس) و تجربۀ مفید و موثّر در رشتۀ ذیربط برای مدیرعامل و اعضاء هیأتمدیره و بهطور کلی روءسا و مدیران و افراد ادارهکننده و نیز تجربۀ کاری و حسن عمل در این واحدها.
3- دارا بودن استقلال از نظر مالی، مدیریت فنّی و اجرایی (باستثنای واحدهای خدمات مشاوره وابسته یا تابعه دستگاههای اجرایی)
الف-3- اصول و مبانی حاکم بر تشخیص صلاحیت واحدهای مختلف ایرانی خدمات مشاوره
1- ایجاد این واحدها صرفاً بهمنظور رفع تنگناها، در زمینههایی که مانع از انجام مطالعات جامع بخشی و منطقهای توسّط شرکتها و مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت میشود.
2- تشکیل این واحدها با مشارکت واحدهای دولتی وابسته به دولت و یا نهادها و اشخاص حقوقی و حقیقی بخش خصوصی صرفاً بهمنظور انجام خدمات مطالعه و طراحی و نظارت بر اساس مقرّرات مربوط برای یک کار معین و مشخص و مدّت محدود.
3- تعیین صلاحیت این واحدها به نسبت میزان سهمالشرکه بخشهای مختلف (غیردولتی، دولتی و عمومی) بر مبنای ضوابط مورد عمل در بخش مربوط.
4- امکان مشارکت اشخاص حقیقی در این واحدها صرفاً برای تخصّصها و تجربههای بسیار ممتاز آنان بر اساس ضوابط خاص مربوط.
5- شمولیت سایر اصول مصرّح در مورد واحدهای غیردولتی و دولتی حسب مورد به این واحدها.
الف-4- اصول و مبانی حاکم بر تشخیص صلاحیت واحدهای خدمات مشاوره خارجی.
1- تشکیل این واحدها بهمنظور انجام خدمات مطالعه و طراحی و نظارت بر اساس مقرّرات در کشور مربوطه و همچنین سپردن تعهد به ثبت شعبۀ شرکت در ایران و رعایت مقرّرات جمهوری اسلامی ایران.
2- دارا بودن تخصص و حسن عمل و تجربۀ ممتاز در انجام کار نظیر و امکانات لازم برای انجام کار و نیز دارا بودن صلاحیت کار در کشور متبوعه.
3- تعهد آموزش افراد ایرانی و حداکثر استفاده از تخصص و امکانات داخلی در قراردادهای مربوط.
4- تعهد به انجام کار با مشارکت واحدهای خدمات مشاورۀ ایرانی.
ب. اصول و مبانی حاکم بر ارجاع کار به واحدهای خدمات مشاوره (شامل مطالعه، طراحی و نظارت)
1- رعایت کامل صلاحیت فنّی و حرفهای و حسن سابقه واحدهای خدمات مشاوره در ارجاع کارها.
2- انجام مراحل دو و سه ترجیحاً توسّط واحدهایی که مراحل قبلی را بهطور رضایتبخش انجام دادهاند. (باستثنای طرحهایی که با توجّه به ماهیت آنها اجرای این بند ممکن نیست).
3- در نظر گرفتن تجربۀ واحدهای خدمات مشاوره از نظر موضوع و منطقۀ اجرای کار و استفاده از ظرفیت و توانایی کلیه آنها با رعایت ضرورتها و اولویتها.
4- جهتگیری در ارجاع کار به واحدهای خدمات مشاوره، به انجام مطالعات منطقهای و جامعبخشی، شناسایی و هدایت و هماهنگی طرحهای مربوطه و همچنین بررسی و تأئید گزارشات سایر واحدهای خدمات مشاوره توسّط شرکتهای دولتی یا وابسته به دولت و بخش عمومی و ارجاع کارهای مطالعه و طراحی اجرایی و نظارت صرفاً در موارد خاص به شرکتهای مذکور و جهتگیری در کارهای اخیرالذکر به سبب ارجاع کار به واحدهای غیر دولتی.
5- اولویت ارجاع کار به واحدهای خدمات مشاوره محلی در صورت وجود شرایط یکسان.
6- ایجاد زمینههای رقابت و سبقت در جهت ارتقاء کیفی و کاهش هزینه بین واحدهای خدمات مشاوره.
7- امکان استفاده از مجموعه چند واحد خدمات مشاوره در کارهای بزرگی که قابل تقسیم برای ارجاع به واحدهای موجود بهطور جداگانه نیست.
8- استفاده از شرکتهای خارجی صرفاً در موارد بسیار استثنایی و خاص که زمینه تخصّصی آن در ایران موجود نباشد از طریق ایجاد شرایطی که استفاده از نیروهای داخلی و انتقال دانش فنّی را امکانپذیر سازد با مشارکت واحدهای ایرانی.
پ. اصول و مبانی حاکم بر قراردادهای خدمات مشاوره (مطالعه و طراحی و نظارت)
1- تعیین شرح خدمات و تأئیدات و تکالیف و وظایف و تعهدات و اختیارات طرفین قرارداد بهطور جامع و مانع و روشن.
2- رعایت عدالت در تعیین تعهدات وظایف، تأئیدات، اختیارات، شرح خدمات و سایر تکالیف و حقوق طرفین در قرارداد.
3- پیشبینی تضمینهای لازم و تکالیف مشخص در قرارداد، در صورت عدول از تعهدات توسّط هر یک از طرفین و نیز اتخاذ تمهیدات لازم برای مسئولیتپذیری واحدهای خدمات مشاوره.
4- ارجحیتدادن به استفاده از تضمینهای صنفی نسبت به تضمینهای متکی بر بانکها و مؤسسات دولتی.
5- پیشبینی مرجعی جهت حلّ سریع اختلافات.
6- تیپنمودن قرارداد و شرح خدمات برای هر یک از رشتههای مختلف خدمات مشاوره و استفاده از آن در ارجاع کارها.
7- استفاده از قراردادهای غیرتیپ با تأیید مرجع ذیصلاحیت در مواردی که استفاده از قرارداد تیپ میسر نباشد.
8- پیشبینی حدّ معقول و منطقی برای تغییردادن میزان خدمات در قالب موضوع قرارداد.
9- پیشبینی آموزش نیروی انسانی دستگاه اجرایی و بهرهبردار.
ت. اصول و مبانی حاکم بر نرخگذاری و نحوه پرداخت حقّالزحمه قراردادهای خدمات مشاوره (مطالعه و طراحی و نظارت)
1- تهیه فرمولهای استاندارد و ضوابط عمومی و نحوۀ کاربرد آن برای محاسبه تعرفههای خدمات مشاوره در رشتههای مختلف که امکان تیپنمودن آنها وجود دارد با توجّه به تخصّصهای مورد نیاز و راندمانهای متعارف کشور و استفاده از آن.
2- مستقلنمودن فرمولهای محاسبه تعرفه خدمات مشاوره از مبلغ برآورد اجرای کار در موارد ممکن.
3- محاسبه تعرفههای تیپ خدمات مشاوره و ضوابط آن بر اساس مبانی زیر:
الف. دستمزد – نرخ دستمزد مطابق نرخ رسمی
ب. تجهیزات و وسایل – نرخ تجهیزات و وسایل اجرای کار مطابق نرخهای رسمی
4- استفاده از تعرفه غیرتیپ با تأئید مرجع ذیصلاحیت و با رعایت مبانی تعرفه تیپ مندرج در بند 3 در مواردی که استفاده از تعرفۀ تیپ ممکن نباشد.
ساخت
تعریف
ساخت بهطور کلی فعالیتهای تصمیمگیری راجع به روش انجام کار، اجرای عملیات، نظارت فنّی بر حسن اجرا و نیز فراهمآوردن مقدمات لازم (آمادهسازی) برای شروع بهرهبرداری را در بر میگیرد.
اصول و مبانی حاکم بر ساخت
1- عدم شروع عملیات ساخت قبل از انجام مطالعات مرحلۀ اول طرح و همچنین قبل از انجام طراحی تفصیلی هر بخش از کار، کارهای صنعتی و نظایر آن از قسمت اخیر (طراحی تفصیلی) مستثنی میباشد.
2- ارجاع کار برای شروع عملیات ساخت پس از حصول اطمینان از تأمین امکانات مالی (ارزی – ریال) و غیر مالی (زمین، جواز ساختمان، آب، برق، مصالح و ماشینآلات و …)
3- انجام فعالیتهای مرحلۀ ساخت توسّط واحدهای ذیصلاحیت در قالب ضوابط حاکم بر قراردادها، قیمت، نحوۀ ارجاع کارها، معیارها، ضوابط و مشخصات فنّی و بازرسی فنّی حین ساخت.
تبصره: اجرای کار به روش امانی تابع آییننامۀ خاص خود خواهد بود.
4- ایجاد زمینه برای بروز ابتکارات و خلاقیتها از طریق استفاده از روشهای اجرایی جدید قابل قبول در جهت تقلیل مدّت کار.
5- فراهمآوردن زمینۀ لازم برای آموزش و تربیت نیروهای فنّی برای ایجاد تشکیلات فنّی کارآمد و متعهد.
6- بالابردن کیفیّت کار با رعایت اصل صرفه از طریق انتخاب قیمت معقول اجرای کار با توجّه به آنالیز بهاء واحد اعلام کار.
7- نظارت بر عملیات ساخت توسّط واحدهای ذیصلاحیت بهطور مستمر.
8- پیشبینی و انجام فعالیتهای مربوط به ایجاد آمادگی جهت بهرهبرداری از طرح در قالب برنامه زمانبندیشده.
9- پیشبینی ضوابط و تسهیلات لازم برای جلب مشارکت و خودیاری مردم در عملیات ساخت.
10- جلب مشارکت بانکها و دیگر مؤسسات مالی و اعتباری برای تأمین نقدینگی و امکانات غیر مالی اجرای کارها برای واحدهای ساخت.
11- رعایت تناسب در ایجاد ظرفیتهای اجرایی برای رشتههای مختلف کارها در بخشهای مختلف غیردولتی و عمومی در ارتباط با نیاز برنامههای عمرانی.
12- ایجاد روش مناسب برای تعیین و دریافت میزان واقعی مالیات و سایر حقوق دولتی بهمنظور سالمسازی واحدهای ساختن غیردولتی و تسریع و تسهیل در وصول مالیات و کاهش تشریفات اداری.
الف. اصول و مبانی حاکم بر تشخیص صلاحیت واحدهای ساخت
الف-1- اصول و مبانی حاکم بر تشخیص صلاحیت واحدهای ساخت غیردولتی (در این واحدها صد در صد سهام به اشخاص حقیقی ایرانی تعلق دارد.)
1- تشکیل واحدهای ساخت صرفاً بهمنظور انجام عملیات ساخت (پیمانکاری و یا مدیریت) بر اساس مقرّرات مربوط.
2- ملاک عمل قراردادن تحصیلات، تخصص و تجربه مفید و موثر در رشتۀ ذیربط برای مدیرعامل و اعضاء هیأتمدیره در اعطای صلاحیت به شرکت و نیز برای اشخاص حقیقی که مستقلاًبهعنوان واحد ساخت تأئید صلاحیت میشوند.
3- نداشتن ممنوعیت قانونی و یا محکومیت و محرومیتهای موثر در موضوع کارهای ساخت و خدمات مشاوره در مورد شرکت، هیأتمدیره، مدیرعامل، شرکاء و نیز اشخاص حقیقی که مستقلاً بهعنوان واحد ساخت تأئید صلاحیت میشوند.
4- ملاک عمل قراردادن حسن عمل، تجربه کاری، حداقل امکانات مالی و اعتباری و نیز حداقل ماشینآلات و تجهیزات مورد نیاز کار در این واحدها.
5- ایجاد انگیزه برای سوق و اسکان نیروهای متخصّص در قالب واحدهای ساخت به استانها.
الف-2- اصول و مبانی حاکم بر تشخیص صلاحیت واحدهای ساخت عمومی و دولتی
(در این واحدها صد در صد سهام یا مالکیت به دولت یا مؤسسات وابسته به دولت یا نهادهای انقلاب اسلامی ایران تعلق دارد)
1- تشکیل واحدهای ساخت عمومی و دولتی بهمنظور عملیات ساخت.
2- ملاک عمل قراردادن تحصیلات دانشگاهی، تخصص و تجربه مفید و موثر در رشتۀ ذیربط برای مدیرعامل و اعضاء هیأتمدیره و بهطور کلی روءسا و مدیران و افراد ادارهکننده این واحدها و همچنین حداقل ماشینآلات و تجهیزات مورد نیاز کار، تجربه کاری و حسن عمل در این واحدها.
3- دارا بودن استقلال از نظر مالی، مدیریت فنّی و اجرایی (بأستثنای واحدهای ساخت وابسته یا تابعۀ دستگاههای اجرایی)
الف-3- اصول و مبانی حاکم بر تشخیص صلاحیت واحدهای مختلط ایرانی ساخت
1- تشکیل این واحدها با مشارکت واحدهای دولتی و وابسته به دولت و یا نهادها و اشخاص حقیقی و حقوقی بخش غیر دولتی صرفاً بهمنظور انجام عملیات ساخت بر اساس مقرّرات مربوط و برای یک کار معین و مشخص و مدّت محدود.
2- ایجاد این واحدها صرفاً برای مواردی است که استفاده از امکانات دولت و بخش عمومی برای رشتههای اختصاصی که در آن کمبود داریم لزوم پیدا میکند.
3- مشارکت بخش غیردولتی در این واحدها صرفاً برای تخصص و تجربه بسیار ممتاز و مدیریت کارگاهی در رشتههای اختصاصی مورد نظر (بر اساس ضوابط خاصی که در این زمینه باید تدوین شود).
4- شمولیت سایر اصول مصرّح در مورد واحدهای غیردولتی و عمومی و دولتی حسب مورد به این واحدها.
الف-4- اصول و مبانی حاکم بر تشخیص صلاحیت واحدهای ساخت خارجی
1- تشکیل این واحدها بر اساس مقرّرات کشور مربوط بهمنظور انجام عملیات ساخت و همچنین سپردن تعهد به ثبت شعبۀ شرکت در ایران و رعایت مقرّرات جمهوری اسلامی ایران.
2- دارا بودن تخصص، حسن عمل، تجربۀ ممتاز در انجام کار نظیر و امکانات لازم برای انجام کار و نیز دارا بودن صلاحیت کار در کشور متبوعه.
3- تعهد آموزش افراد ایرانی و حداکثر استفاده از تخصص و امکانات داخلی در پیمان مربوط.
4- تعهد به انجام کار با مشارکت واحدهای ساخت ایرانی.
ب. اصول و مبانی حاکم بر روش ارجاع و انجام کار ساخت
1- رعایت کامل صلاحیت فنّی و حرفهای و ظرفیت کاری و حسن سابقه این واحدها در ارجاع کارها
2- استفاده از روش اجرای کار بهصورت امانی توسّط دستگاه اجرایی تنها در موارد خاص که استفاده از روش پیمانکاری ممکن و یا به صلاح نباشد.
3- استفاده از نیروهای فنّی و کارآمد بهصورت پیمان مدیریت در موارد ضروری.
4- رعایت اصل انجام مناقصه و تعیین برنده بر مبنای قیمت معقول در واگذاری کارها.
5- رعایت اصل عدم تمرکز و اولویت اجرای کارها در شرایط مساوی توسّط نیروهای محلی.
6- احتراز از تمرکز کارها در شرکتها و بخشهای معین از طریق استفاده از ظرفیت کلیه شرکتها بهمنظور بالابردن توان فنّی کشور.
7- تقسیم کارهای بزرگ فراتر از ظرفیت شرکتهای موجود داخلی به قسمتهای جداگانۀ مناسب قابل اجرا برای شرکتهای داخلی و استفاده از مجموعه چند واحد ساخت در کارهای بزرگ غیرقابل تقسیم.
8- رعایت اصل واگذاری کامل یک کار در مورد کارهایی که نوعاً و بهصورت معمول باید بهطور یکجا واگذار شوند بهمنظور احتراز از ارجاع بقیه آن بهصورت متمّم و الحاقیه و یا کار تکمیلی.
9- ممنوعیّت استفاده از شرکتهای خارجی جز در کارهای استثنایی (با تشخیص هیأت تخصّصی) که امکان اجرای آن توسّط واحدهای داخلی موجود نیست و با تأکید بر حداکثر بکارگیری منابع داخلی و انتقال دانش اجرای کار به نیروهای داخلی از طریق مشارکت واحدهای ساخت داخلی در قرارداد.
10- رعایت اصل واگذاری کار به واحدهای دولتی و عمومی صرفاً برای کارهای بزرگ و یا موارد خاصی که استفاده از واحدهای غیردولتی ممکن و یا به مصلحت نمیباشد یا در نظر گرفتن ضرورت استفاده از ظرفیت واحدهای دولتی موجود ذیصلاحیت.
ب. اصول و مبانی حاکم بر قراردادهای ساخت
1- تعیین تأئیدات، تعهدات و اختیارات و سایر شرایط قراردادی طرفین قرارداد بهطور جامع و مانع و بدون ابهام.
2- پیشبینی تضمینهای لازم و تکالیف مشخص، در صورت عدم اجرای صحیح یا عدول از تعهدات و تأئیدات و سایر شرایط قراردادی توسط هر یک از طرفین قرارداد مناسب با خسارتهای وارده به طرف دیگر.
3- ارجحیتدادن به استفاده از تضمینهای صنفی نسبت به تضمینهای متکی به بانکها و مؤسسات دولتی.
4- رعایت عدالت در تعیین تأئیدات، تعهدات، اختیارات و سایر شرایط قراردادی برای طرفین قرارداد.
5- ایجاد انگیزه و تشویق مالی برای واحدهای ساخت که موضوع قرارداد یا کار را با کیفیّت بهتر یا مشابه قبل از موعد مقرّر به پایان برسانند و یا بالعکس.
6- تعیین مرجعی جهت حلّ سریع اختلافات.
7- تعیین حدود اختیارات و نقش دستگاه نظارت در قرارداد ساخت.
8- پیشبینی آموزش نیروی انسانی (اعم از آموزش برای روشهای ساخت و یا بهرهبرداری در موارد لزوم)
9- پیشبینی تدابیر لازم بهمنظور حفظ حقوق کارکنان واحد ساخت و رعایت سلامت و بهداشت محیط کار و همچنین جلوگیری از ایجاد خسارت به تأسیسات و منابع عمومی و خصوصی مجاور عملیات مورد پیمان.
10- توجّه به طبیعت کارها در تهیه متن و شرایط عمومی قراردادهای ساخت و عنداللزوم تهیه و استفاده از قراردادها و شرایط متعدّد تیپ برای کارهای مختلف.
11- پیشبینی لازم بهمنظور تأمین خسارت وارده به طرفین و نیز اجتناب از گزاردن مسئولیتهای خارج از توانایی طرفین بر عهدۀ آنان.
12- پیشبینی حد معقول و منطقی برای تغییر مقادیر، مبلغ و مدّت قرارداد.
13- استفاده از قراردادهای غیر تیپ برای مواردی که استفاده از قرارداد تیپ میسر نیست با تأیید مرجع ذیصلاحیت.
ت. اصول و مبانی حاکم بر نرخگذاری و نحوۀ پرداخت قراردادها یا هزینه در مرحلۀ ساخت.
1- تهیه و استفاده از شرح ردیف و قیمتهای تیپ بر حسب رشتههای مختلف کارهای اجرایی بهعنوان فهارس قیمت پایه بهصورت سالیانه.
2- متناسبنمودن قیمتهای قرارداد در طول اجرا با استفاده از شاخصهای تعدیل آحاد بهاء و یا روشهای دیگر در موارد خاص.
3- محاسبۀ قیمتهای پایه و شاخصهای تعدیل با استفاده از مبانی زیر:
الف. موارد و مصالح – نرخ موارد و مصالح مطابق نرخهای رسمی.
ب. دستمزد – نرخ دستمزد مطابق نرخهای رسمی.
ج. ماشینآلات – نرخ اجاره ساعتی ماشینآلات بر اساس نرخ حاصل از تجزیه هزینههای ساعتی ماشینآلات با نرخهای رسمی.
4- تهیه فرمولهای استاندارد برای محاسبه قیمتهای ردیفهای فهارس پایه (تجزیه قیمت) بر اساس راندمانهای متعارف کشور و استفاده از آن.
5- استفاده از مبانی مورد عمل در محاسبه قیمتهای پایه (مندرج در بند 3) برای محاسبه و تهیه قیمتهای غیرتیپ با آنالیز خاص مربوط به آن در مواردی که قیمت پایه مربوط تهیه نشده باشد.
6- استفاده از روش تهیه متره و محاسبه مقادیر اقلام کار جهت محاسبه مقادیر اقلام کار جهت محاسبه و پرداخت کارکردها و با استفاده از روش محاسبه و پرداخت بر اساس مراحل پیشرفت فیزیکی کار در مواردی که استفاده از این روش منطقی باشد صرفاً برای پرداخت کارکردهای موقّت.
7- تهیه و استفاده از روش محاسبه کارکرد در کارهای امانی – قیمت مقطوع و سایر روشهای ارجاع کار بر اساس مبانی بند 3.
نظارت بر ساخت
نظارت فنّی بر ساخت مشتمل است بر فعالیتهایی که بهجهت کنترل کمّی و کیفی عملیات ساخت طرحهای عمرانی، از طریق اعمال نظارت عالیه و یا نظارت مستقیم بر کارها صورت میگیرد و هدف آن تطبیق کمّی و کیفی عملیات ساخت با مشخصات فنّی و نقشههای اجرایی و برنامه زمانی اجرای کار میباشد.
اصول و مبانی حاکم بر نظارت بر عملیات ساخت
1- الزامی بودن اعمال نظارت بر ساخت در کلیه پروژهها و مستقلبودن قسمت نظارت از واحد ساخت.
2- مسئولبودن دستگاه نظارت نسبت به کنترل صحت اجرای عملیات توسّط واحد ساخت بهمنظور اجرای صحیح کار بر طبق معیارها و ضوابط فنّی، نقشههای اجرایی و سایر اسناد و شرایط کار.
3- مسئولبودن دستگاه نظارت نسبت به کنترل و صحت خدمات و عملیات آزمایشگاهی ساخت، در این زمینه دستگاه نظارت میتواند با تأیید کارفرما از خدمات واحد آزمایشگاهی ذیصلاحیت استفاده نماید و یا اینکه رأساً خدمات را انجام دهد.
تبصره: در مورد کارهای بزرگ واحد ساخت نیز باید با دایر کردن آزمایشگاه از مرغوبیت و صحت و کیفیّت مطلوب مصالح و عملیات خوب اطمینان حاصل کند. در مواقعی که دستگاه نظارت لازم بداند آزمایشات واحد ساخت تحت نظر او انجام خواهد شد و بههر حال اقدام واحد ساخت خواه رأساً و خواه تحت نظارت دستگاه نظارت از مسئولیت دستگاه نظارت نسبت به کنترل و تأیید کیفیّت و کمیت مطلوب کار نمیکاهد.
4- تهیه و استفاده از شرح خدمات تیپ نظارت و همچنین تعیین ترکیب استاندارد برای عوامل نظارت بر ساخت و مشخصات و وظایف آنها در رشتههای مختلف.
5- تهیه ضوابط و دستورالعملهای فنّی نحوۀ انجام نظارت بر ساخت بهمنظور استفاده از آن توسّط دستگاه نظارت.
6- ایجاد انگیزه و پیشبینی تسهیلات رفاهی برای کارکنان نظارت کارگاهی بهمنظور جذب افراد کاردان در کادر نظارت.
7- استفاده از همان واحد خدمات مشاوره که خدمات مطالعه و طراحی تفصیلی طرح را انجام داده است برای خدمات نظارت در صورت امکان.
8- توجّه به امر آموزش و تربیت کادر نظارت فنّی بهمنظور بالابردن سطح کیفی پروژه از طریق برگزاری کلاسهای آموزشی و تهیه و ارسال نشریات فنّی.
آمادهسازی برای بهرهبرداری
آمادهسازی برای بهرهبرداری مشتمل بر کلیه فعالیتهایی است که بهمنظور تهیه و تدارک مواد و مصالح و تجهیزات و قطعات یدکی، نیروی انسانی و همچنین تهیه دستورالعملهای بهرهبرداری به موازات سایر فعالیتهای اجرایی طرح توسط واحد بهرهبردار انجام میشود تا بهرهبرداری بهموقع و با ظرفیت پیشبینی شده در طراحی ممکن گردد این فعالیتها توسط مدیریت.
ج. اصول و مبانی حاکم بر آمادهسازی برای بهرهبرداری
1- تعیین واحد بهرهبردار و انجام بهموقع فعالیتهای مربوط به برنامهریزی اجرایی عملیات آمادهسازی، سازماندهی و آموزش نیروی انسانی دوران بهرهبرداری و نیز سایر اقدامات لازم برای بهرهبرداری قبل از اتمام دوران ساخت.
2- تهیه بهموقع دستورالعملهای نگهداری و بهرهبرداری (فنّی، مالی، اداری) بهطور ساده و روشن.
3- پیشبینی و تهیه و تدارک بهموقع ماشینآلات و تجهیزات و قطعات و لوازم و مصالح مورد نیاز برای حداقل یکسال از مرحله بهرهبرداری.
4- تأمین نیازهای تکنیکی و دانش فنّی بهرهبرداری بهنحوی که انتقال و بکارگیری تکنولوژی را در چهارچوب سیاستهای تعیین شده بهمراه داشته باشد.
5- تنظیم روابط دستگاه بهرهبردار و مدیریت اجرایی و فراهمنمودن امکان بهرهبرداری تدریجی از کار.
ارزشیابی
تعریف: ارزشیابی عبارتست از فعالیتهایی که بهمنظور سنجش عملکرد نظام فنّی و اجرایی در جهت وصول به اهداف مصرح در نظام و نیز مقایسه این عملکرد با هدفهای تعیین شده طی برنامههای عمرانی و… نتایج حاصله در فرآیند تهیه و تنظیم برنامه انجام شود.
اصول و مبانی حاکم بر ارزشیابی
1- ارزشیابی از جنبۀ فنّی و اقتصادی و اجتماعی، مالی و نهادی بر مبنای شاخصها، نرمها و استاندارد علمی و فنی.
2- انتخاب معیارها و روشهای ارزشیابی بهنحوی که نتایج حاصل از اطّلاعات آن متضمن تقویت و اصلاح مکانیسم برنامهریزی در سطوح مختلف کلانِ بخشی و طرح باشد.
3- انتخاب زمان مناسب جهت ارشیابی قبل از ورود زیان غیر قابل جبران بهمنظور چارهجویی و اعمال اصلاحات لازم.
4- ارزشیابی منظم و زمانبندیشده از عملکرد ضوابط، معیارها و روشها، عوامل دست اندر کار.
5- ارزشیابی منظم و زمانبندیشده از عملکرد طرحهای عمرانی در مراحل مختلف مطالعه و طراحی، ساخت و بهرهبرداری و انعکاس نتایج آن بهمنظور اصلاح نظام فنّی و اجرایی.
6- ارزشیابی از طریق ایجاد شناسنامه کاری برای عوامل، افراد فنّی و متخصّص و نیز، شناسنامه برای هر یک از طرحهای عمرانی.
7- ایجاد نظام اطّلاعاتی و بهروز نمودن اطّلاعات در مراحل مختلف اجرای طرح جهت آگاهی از وضعیت و مشکلات واحدهای مدیریت اجرایی، واحدهای ساخت، واحد خدمات مشاوره و واحدهای بهرهبردار از نظر کمّی و کیفی.