یادداشت حاضر به بررسی تأخیر همزمان، یک مسأله فنی و حقوقی پیچیده و بغرنج، میپردازد. چالش، تعیین منصفانه موارد زیر است:
۱. استحقاق پیمانکار برای تمدیدمدت به دلیل یک رویداد تأخیر کارفرما-پاسخگو (مسئولیت) و بازیابی هزینههای مرتبط با زمانِ تمدیدشده پیمانکار (خسارات) که ناشی از چنین تأخیراتی است؛و
۲. بازیابی تأخیر واقعی یا خسارات تعیینی کارفرما هنگامی که پیمانکار به دلیل یک رویداد تأخیر پیمانکار-پاسخگو که همزمان با رویداد تأخیر کارفرما-پاسخگو است، نتواند کار خود را تا تاریخ تکمیل مقرر در قرارداد تکمیل کند.
رویکرد مورد پذیرش عمومی برای تعیین مسئولیت ناشی از تأخیراتی که توسط هر یک از طرفین ایجاد میشود، این است که آیا میتوان تأخیر را بین طرفین تقسیم کرد یا خیر. در صورتی که بتوان تأخیر را به طرفین تخصیص داد، معمولاً از تقصیر متناسب برای تعیین بازیابی هزینه استفاده میشود. از یک برنامه زمانی مسیر بحرانی برای شناسایی و تعیین تأخیرات مسیر بحرانی و طرف مسئول آن تأخیرات استفاده میشود. با تحلیل برنامه زمانی، تأخیرات در طول مسیر بحرانی تفکیک شده و به طرف مسئول تخصیص مییابد. با این حال، هنگامی که طرفین ادعا میکنند که برخی از تأخیرات همزمان هستند، این رویکرد پیچیده میشود.
قراردادهای احداث اغلب به صراحت در مورد توافق طرفین در هنگام تأخیر همزمان، ارائهطریق نمینمایند. اکثر قراردادها صرفاً پیمانکار را ملزم میکنند که هنگام وقوع یک رویداد تأخیر کارفرما-پاسخگو، اطلاعرسانی کرده و جزئیات را ارائه کند. سپس کارفرما باید تمدید مدت مناسب، در صورت وجود، را که پیمانکار مستحق آن است، تعیین کند. با این حال، اگر پیمانکار در همان دوره، باعث تأخیرِ خود شده باشد، کارفرما ممکن است تمایلی به اعطای تمدیدمدت به پیمانکار نداشته باشد. کارفرما همچنین باید به دلیل تأخیر ناشی از پیمانکار، موضع خود را در رابطه با خسارات واقعی یا تعیینی خود در نظر بگیرد. در این صورت ممکن است اختلافی در مورد اینکه آیا پیمانکار در صورت ایجاد تأخیر در همان دوره، مستحق تمدید مدت است یا خیر، ایجاد شود.
راهکار چالش حقوقی خود را از ما بخواهید
اصطلاح «تأخیر همزمان» معمولاً برای توصیف اوضاع و احوالی استفاده میشود که علل مختلف تأخیر در یک دوره زمانی یا بازه زمانیِ برنامۀ زمانی، همپوشانی دارند. به این ترتیب، تأخیر همزمان میتواند در طول یک بازۀ زمانی رخ دهد، اگر تأخیری که کارفرما ایجاد کرده است در همان مسیر فعالیت یا یک مسیر فعالیت موازی با تأخیری که پیمانکار ایجاد کرده است، باشد. اگر تأخیر ناشی از کارفرما و تأخیر ناشی از پیمانکار بر یک فعالیتِ یکسان، اثر گذارد یا بر فعالیتهای مختلف در مسیرهای فعالیت موازی که بحرانی یا نزدیک به بحرانی هستند اثر گذارد، و به این ترتیب تأخیر ناشی از کارفرما و تأخیر ناشی از پیمانکار هر کدام باعث تأخیر در تاریخ تکمیل پروژه شوند، گفته میشود که تأخیرات همزمان هستند. با این حال، تأخیری که بر [تاریخ] تکمیل کلی پروژه تأثیر نمیگذارد، تصادفی است، قابل جبران نیست و ممکن است به عنوان یک تأخیر همزمان واجد شرایط نباشد. علاوه بر این، نیازی به تسهیم همه تأخیرات به طرفهای مختلف نیست. به عنوان مثال، اگر ادعای پیمانکار این باشد که کارفرما و مهندس آن هر دو باعث یک خطای مشترک شدهاند که منجر به تأخیر در پروژه شده است، در این صورت نیازی به تقسیم تأخیر بین کارفرما و مهندس نیست.
به عنوان مثال، همانطور که در شکل ۱ نشان داده شده است، دو مسیر فعالیت موازی هر کدام در یک بازه زمانی یکسان به دلایل جداگانه، پنج روز کاری تأخیر دارند. کارفرما باعث یک تأخیر شده، پیمانکار باعث تأخیر دیگر شده است و هر دو فعالیت تحت تأثیر، دارای مقدار شناوری یکسانی هستند. این دو تأخیر پنج روز کاری، همزمان هستند.
شکل ۱
نمونهای از تأخیرات همزمان
این وضعیت زمانی اهمیت پیدا میکند که یک سبب تأخیر در حیطه ریسک کارفرما باشد، در حالی که سبب دیگر که به طور همزمان موجب تأخیر شده است، در حیطه ریسک پیمانکار باشد و در جایی که هر دو سبب ممکن است باعث ایجاد تأخیر در پروژه شده یا در آن مشارکت داشته باشند. در تجزیه و تحلیل تأخیرات همزمان، ممکن است تفکیک انواع تأخیرها ضروری شود؛ از جمله:
- تأخیرات قابل جبران و موجّهی که کارفرما ایجاد کرده است،
- تأخیرات موجّه اما غیرقابل جبران، مانند تأخیرات ناشی از فورس ماژور، و
- تأخیرات غیرموجّهی که پیمانکار ایجاد کرده است.
یکی از اصول اولیه قراردادهای احداث این است که در هر قراردادی یک شرط فرعی ضمنی وجود دارد که هیچ یک از طرفین نمیتواند مانع عملکرد به موقع طرف مقابل شود یا آن را به تأخیر بیندازد. در مورد تأخیر همزمان، استدلال میشود که هر دو طرف مانع از اجرای به موقع قرارداد شدهاند یا آن را به تأخیر انداختهاند.
مطالب مرتبط
اقتباس از نوشتهای از ریچارد.جی.لانگ و آندره آوالون