این، دوّمین پست وبنوشت در یک دنبالۀ پنجبخشی است که چالشهای بالقوّه و گامهایی که باید هنگام شناسایی و تشخیص مسیر بحرانی مدّ نظر قرار گیرند را، به بحث میگذارد.
متن زیر، ترجمه مستقیم است و لزوماً در محیط قراردادهای ایرانی، قابل إعمال نیست.
نخستین پست در دنباله، هدف مدیریت زمان را در پروژههای احداث به بحث میگذارد و پست حاضر، مربوط به شناسایی مسیر بحرانی است. سوّمین پست، گامهایی برای ارزیابی اینکه آیا مسیر بحرانی معتبر است [یا خیر] را عنوان میکند، چهارمین پست، مربوط به بررّسی کیفیّت برنامۀ زمانی [متضمّن] مسیر بحرانی بوده، و پنجمین [پست]، گامهایی که باید برای شناسایی مسیر بحرانی مدّ نظر قرار گیرند را، به بحث میگذارد.
مسیر بحرانی شناساییشده
مسیر بحرانی- طولانیترین زنجیرۀ فعّالیتها ([که] میتواند بیش از یک مسیر باشد) که حدّاقل بازۀ زمانی کلّی پروژه را ایجاد میکند. یک لغزش یا تأخیر در هر فعّالیت بهاندازۀ یک دورۀ زمانی، تکمیل نهایی را متناظراً به جلو میراند.
وظیفۀ بحرانی- وظیفهای که بهمنظور پایان بهموقع تمامِ پروژه، باید بهموقع پایان یابد. چنانچه یک وظیفۀ بحرانی به تأخیر بیافتد، تاریخ تکمیل پروژه نیز به تأخیر میافتد. یک وظیفۀ بحرانی، زمان انعطافِ [بهمیزانِ] صفر را دارا میباشد. دنبالهای از وظایف بحرانی، مسیر بحرانی پروژه را برمیسازند.
اگر یک فعّالیت مسیر بحرانی بهاندازۀ یک روز یا بیشتر به تأخیر بیفتد، آنگاه هر فعّالیت پسنیاز، شامل فعّالیت تکمیل نهایی پروژه، به تأخیر خواهد افتاد، مگر اینکه کاهشهایی [در زمان]، به منظور بازیابی تأخیر، بهعمل آید. [موارد] آتی، دو سناریو از میان چندین [سناریو] است که میتواند منطقِ پشت اتّخاذ یک مسیر بحرانی خاص را توضیح دهد:
۱- سناریو شمارۀ یک: مسیر بحرانی میتواند مبتنی بر نتیجة محاسبهشدۀ منطق شبکۀ برنامهریزیشده و بازههای زمانیِ تخمینزدهشدۀ فعّالیت[ها] و دیگر مواعد قراردادیِ منضم به برنامۀ زمانی باشد؛ یا
۲- سناریو شمارۀ دو: مسیر بحرانی میتواند مبتنی بر ورودی تعاملی از سوی مدیر پروژه، سرپرست، پیمانکاران جزء، و/یا دیگران بهمنظور وادارنمودن مسیر بحرانی به گذر از مجرای فعّالیتهایی خاص باشد؛ چراکه بر مبنای تجربۀ این حرفهمندان، بحرانیشدن، نوعاً از مجرای این دنبالۀ کاری میگذرد.
چه یک مسیر یگانه یا مسیرهای موازی چندگانه میتوانند نمایانگر مسیر بحرانی باشند. شکل یک، مثالی ساده از یک مسیر بحرانی یگانه و مسیرهای بحرانی چندگانه را، ارائه مینماید.
شکل یک
مثالهای مسیر بحرانی یگانه و چندگانه
معمولاً، مسیر بحرانی بوسیلۀ یک مسیر پیوسته از فعّالیتها که از تاریخ گزارشگیری تا فعّالیت تکمیل نهایی قابل ردیابی است، نمایش داده میشود، همانگونه که در شکل یک شرح داده شده است. بااینحال، در موقعیّتهایی خاص، مسیر بحرانی نمیتواند بوسیلۀ یک مسیر پیوسته از فعّالیتها نمایش داده شود. شروع یک مسیر بحرانی ممکن است در نقطهای از زمان، پس از تاریخ گزارشگیری آغاز شود. برای مثال، یافتن یک فعّالیت مسیر بحرانی یا بیشتر، با یک قید شروع یا پایان تحمیلی، غیرمعمول نمیباشد. لذا قید، مسیر بحرانی را تحت تأثیر قرار داده و به آن اجازه نخواهد داد تا بهطور کامل، رو به عقب تا تاریخ گزارشگیری، ردیابی شود. شکل دو، مثالی است از یک مسیر بحرانی که تحت تأثیر یک قیدِ شروعِ فعّالیت قرار دارد.
راهکار چالش حقوقی خود را از ما بخواهید
شکل دو
مثال از یک مسیر بحرانی تحت تأثیر قید
چنانچه یک قید، مسیر بحرانی را تحت تأثیر قرار میدهد، همانگونه که در شکل دو نشان داده شده است، مبنای استفاده از آن قید که إجبار میکند که شروع مسیر بحرانی باید از حیث متعارفبودن، مورد بررّسی قرار گیرد. بعلاوه، منطق استفاده از یک قید که مسیر بحرانی را تحت تأثیر قرار میدهد، باید بهخوبی مستندسازی و توضیح داده شود. این [امر] نوعاً در میان یادداشتهای مبنای برنامة زمانی یافت میشود، که [این سند]، سندی مکتوب است که توصیف میکند، شرح میدهد، و با جزئیّات [بیان میکند] که چگونه برنامۀ زمانی [مبتنی بر] سیپیام ایجاد شده و چه فرضیّاتی مورد استفاده قرار گرفتهاند.