امروزه ترکِ کار یک رخداد رایج در صنعت است که چالشهای قابل توجّهی را برای امکانات و واحدهای عملیاتی و همچنین پروژههای مهندسی و احداث، ایجاد مینماید.
متن زیر، ترجمه مستقیم است و لزوماً در محیط قراردادهای ایرانی، قابل إعمال نیست.
آثار بیثباتی در نیروی کار میتواند به نگرانیهای ایمنی کارکنان، بحثهای تولید و فرآیندی، و فجایع زیستمحیطی در واحدهای در حال فعّالیت منجر شود. آثار خروج کارکنان میتواند در سراسر پروژۀ مهندسی و احداث، بهواسطۀ تصدیعِ پیشرفت، ممانعت از بهرهوری، افزایش هزینهها، و بهخطرانداختن بالقوّۀ موفقیّت پروژه، طنینانداز شود. این عوارض و مشکلات میتوانند منجر به موارد ادّعای بالقوّه شوند.
دادههای فعلی صنعت
نرخِ جدایی [کارکنان]، سنجهای است از کارکنانی که یک شرکت را بهعلّت اختتام، فرسایش یا استعفاء، ترک نمودهاند. صنایع مرتبط با موارد ادّعای احداث و مدیریت پروژه، در میان [صنایع با] بالاترین نرخهای جدایی [کارکنان] قرار داشته و فقط صنعت تفریح و مهمانپذیری از آنها پیشی میگیرد.
نرخ جدایی [کارکنان] به ازاء صنعت
نرخ کلّی جدایی [کارکنان]، تعداد کلّ جداییهای [کارکنان] در طول ماهِ کامل بهصورت درصدِ استخدام میباشد.
دادههای فعلی همچنین دلالت بر این دارند که تعداد کارکنانی که استعفاء میدهند، دو برابر کارکنانی است که اخراج میشوند. نرخهای پایینِ بیکاری، به افزایش شمار کارکنانی که انتخاب میکنند «شغلگردی» نمایند، کارفرمایان [خود] را تغییر دهند، یا صنعت [محلّ اشتغال خود] را عوض کنند، کمک میکند. کارکنانی که به انتخاب خود ترک [کار] میکنند، اغلب با از دستدادن کارکنان مهارتآموختۀ ارزشمند که جایگزینی [آنها] دشوارتر است، برابری میکند.
انتظار نمیرود که نرخهای جدایی [کارکنان] و نرخهای پایین بیکاری، در آیندۀ نزدیک تغییر کند. این سطح بالای جابهجایی کارکنان، منجر به نگرانیهای ایمنی، بهرهوری کاستهشده، و دوبارهکاری میشود.
تعیین عوامل سهیم در موارد ادّعای احداث
موارد ادّعای احداث میتوانند از عوامل مختلفی، شامل تأخیرات، تصدیعات، هزینههای افزایشیافته، و کار معیوب نشأت گیرند. ترکِ کار کارکنان میتواند یک عامل اساسی قابل توجّه در تسهیم این مشکلات باشد. نرخهای بالای ترکِ کار میتواند خطوط زمانی پروژه را با تصدیع مواجه نماید، و اثر [دامنهداری] روی کیفیّت کلّی کار داشته باشد، که منجر به موارد ادّعای مرتبط با تأخیرات، هزینهکردهای بیش از حد، و طرز کار ضعیف میگردد. بعلاوه، تأخیرات بهسببِ ترکِ کار میتواند منجر به مخارج افزایشیافتۀ مرتبط با تمدیدات پروژه، دستمزدهای اضافهکاری، مبالغ پیمانکاران جزء، و بندهای جریمه گردد. شناخت و کمّیسازی اثر [دامنهدارِ] ترکِ کار کارکنان بر موارد ادّعای احداث برای پیمانکاران، کارفرمایان پروژه و سهامداران، حیاتی است.
مستندات، شامل سوابق پروژه، گزارشهای هفتگی، دستور تغییرها، و مکاتبات میتواند مدرک ارزشمندی از پیوند بین ترکِ کار کارکنان و موارد ادّعای منتج [از آن] ارائه نماید. تحلیل این دادهها میتواند در نشاندادن و کمّیسازی اثر [دامنهدارِ] ترکِ کار کارکنان بر یک پروژه در نواحی اثر [دامنهدار] مشروح در زیر، یاریرسان باشد.
تحلیل اثر [دامنهدار] ترکِ کار کارکنان
یک تحلیل نظاممند در مورد دادههای مرتبط، بهمنظور کمّیسازی اثر [دامنهدار] ترکِ کار کارکنان بر موارد ادّعای احداث، لازم است. اجزاء کلیدی آتی باید مورد توجّه قرار گیرند:
۱- تأخیرات برنامۀ زمانی:
ازدستدادن کارکنان ماهر و با دانش، نیازمند یافتن منابع برای جایگزینیهای مناسب است. فرآیند استخدام، مصاحبه، و مهارتآموزی کارکنان جدید، میتواند بهطور قابل توجّه [و دامنهداری] برنامههای زمانی پروژه را متأثّر نموده، که به تأخیراتی در تکمیل وظایف و مواعد منجر شود. نتیجتاً پروژهها ممکن است هزینههای افزایشیافته و روابط تیرهای را با مشتریان تجربه کنند. از طریق تحلیل دادههای کارکنان با برنامههای زمانی پروژه و مقایسة خطّ زمانیِ برنامهریزیشده با تاریخهای تکمیل واقعیِ مواعد پروژه، حدّ تأخیر بهسبب ترکِ کار [کارکنان] میتواند تخمین زده شود. علاوه بر این، بستههای کاری مستقل برای محدودههای [کاری] خاص، منجمله لولهگذاری یا کارهای ساختمانی، میتوانند تحت اثر [دامنهدار] کمبودهای نیروی کار پیمانکار جزء یا تغییرات مدیریت پروژه قرار داشته و باید بررّسی شوند. [نگارنده] چندین وبنوشت و مقاله در مورد تحلیل برنامۀ زمانی داشته که به بررّسی مباحث کمبود نیروی کار، میپردازند، منجمله مقالۀ «تحلیل تأخیرات همزمان و همگام».
۲- بهرهوری و کارایی کاستهشده
خروج کارگران ماهر میتواند منتج به بهرهوری کاستهشده ناشی از منحنی آموزش استخدامیهای جدید، واگذاری مجدّد وظایف، و فشار مضاعف بر کارکنان موجود شود. معیارهای اندازهگیری بهرهوری، منجمله خروجیِ کار یا نفر-ساعات به ازاء واحد کار، میتواند در کمّیسازی اثر [دامنهدارِ] ترکِ کار [کارکنان] بر کارایی کلّی پروژه یاریرسان باشد. ترکِ کار کارکنان همچنین میتواند اثر [دامنهداری] روی اسناد پروژه، منجمله [اسنادِ] تسلیمشدۀ طرّاحی، و درخواستها برای اطّلاعات [اضافی] داشته باشد، که منتج به تاریخهای تسلیم دیرهنگام، زمانهای پاسخ اضافی بهمنظور درخواستها برای اطّلاعات [اضافی]، و غیره گردد. انجمن بینالمللی توسعۀ مهندسی، هزینه رویّههای توصیهشدهای را برای تخمین بهرهوری تلفشده در موارد ادّعای احداث، منتشر مینماید.
۳- عیوب پروژه و دوبارهکاری:
ترکِ کار کارکنان میتواند مسبّب هدررفت تخصّص و آشنایی با الزامات پروژهمحور گردد که استانداردهای کیفیّت را به خطر میاندازد. از طریق رصد تعداد و هزینۀ دوبارهکاری یا موارد عیبمحور، ارتباط با موارد جابهجایی میتواند ایجاد شود. سوابق پروژه باید برای مواردی منجمله اخطارهای عیب، اخطارهای تأخیر، رخدادنگاشتهای اقدام اصلاحی، دستورالعملهای میدانی، اقدامات اصلاحی ریشهای و غیره، بازنگری شود.
۴- هزینهکردهای بیش از حد:
تبعات مالی جابهجایی کارکنان میتواند قابل توجّه باشد. عواملی منجمله هزینههای استخدام، مخارج مهارتآموزی، دستمزدهای اضافهکاری، و بازههای زمانی تمدیدشدۀ پروژه میتوانند در هزینهکردهای بیش از حد، سهیم باشند. تحلیل بودجههای پروژه، هزینههای واقعی، و تغییرات در الگوهای مخارج میتواند بینشی در مورد اثر [دامنهدار] ترکِ کار بر هزینههای کلّی پروژه فراهم نماید. دادههای دستور تغییر نیز باید بهمنظور [بررّسی] آثار [دامنهدار] بالقوّۀ ناشی از جابهجایی کارکنان، با دقّت تحلیل شوند.
اغلب، تحلیل دادهها، اجزاء چندگانّۀ اثر [دامنهدار] را برجسته مینماید. برای مثال، در یک تحلیل تأخیر برنامّۀ زمانیِ [نگارنده]، گزارشهای پیشرفت دوهفتهای بهمنظور ارزیابی جایگزینی کارکنان مدیریت پروژه، مورد استفاده قرار گرفت. این گزارشها، همراه با دیگر دادههای پروژه، منجمله منحنیهای «S شکل» پیشرفت، [موارد] افت کارایی مهندسی را نشان دادند که منجر به بهرهوری/کارایی کاستهشده و نیز تأخیر برنامۀ زمانی گردید.
علاوه برتحلیل آماری سابقۀ پروژه، نقطهنظرات کارشناسی میتواند ابزاری ارزشمند برای بهرهمندی باشد. کارشناسان میتوانند درخصوص چالشهای خاصّ ایجادشده بهواسطۀ تغییر کارکنان و سهم آنها در تصدیعات پروژه و هزینههای مرتبط، اظهارنظر نمایند. نقطهنظر کارشناس، خصوصاً هنگامی ضروری است که مدرک [مبتنی بر] داده در کار نیست یا نیازمند تقویت است.
راهکار چالش حقوقی خود را از ما بخواهید
نتیجهگیری
ترکِ کار کارکنان چالشهای قابل توجّهی را برای پروژههای احداث، [از طریقِ] اثرگذاری [دامنهدار] بر خطوط زمان، بهرهوری، هزینهها و کیفیّت کلّی پروژه، به نمایش میگذارد. کمّیسازی این آثار [دامنهدار] برای درک تبعات مالی و عملکردی [آنها] در پروژههای احداث، ضروری است. با استفاده از یک رویکرد تحلیلی که تحلیل آماری، نقطهنظرات کارشناسان، و مستندات را تلفیق مینماید، سهامداران میتوانند بینشی نسبت به ارتباط بین ترکِ کار [کارکنان] و موارد ادّعا حاصل نمایند.
مطالب مرتبط
اقتباس از نوشتهای از سوزان سی سپ