این، دوّمین [پست] از دو پست وبنوشت است که تغییر معلوم را در پروژههای احداث، کاوش میکند. نخستین پست، بندهای تغییرات و اشتباههای رایجی که منجر به اختلافات میشوند را به بحث گذاشت. این پست بر قصور در ارائۀ اخطار، قصور در تضمین یک دستور تغییر مکتوب، و پذیرش دستور تغییر در غیاب محفوظداشتنحقوق، متمرکز است.
متن زیر، ترجمه مستقیم است و لزوماً در محیط قراردادهای ایرانی، قابل إعمال نیست.
قصور در ارائۀ اخطار
الزامات قراردادی برای اخطار بهموقع، باید بهعنوان مواردی تلقّی شوند که برای اهداف مبرّاکننده یا تنبیهی بهکار بسته نمیشوند. چنانچه عنقریب است که کارفرما در قبال هزینههای اضافی پیمانکار، مسئول تلقّی شود، منطق و مساوات، در جهت کنترل یا کاهش آن هزینهها، به حقّ کارفرما اشاره مینماید. یک شرایط متفاوت کارگاه، یک تغییر معلوم یا تحمیلی و غیره، نباید به افزایشهای لجامگسیخته در هزینهها منجر گردد.
- فقدان اخطار، جایگاه یا گزینههای کارفرما را دچار خدشه نمینماید.
- مشخّصات ناقص بودند [که] منتج به تغییری تحمیلی گردید و متوجّهِ الزامات اخطار مطروحه در بند تغییرات نبود.
- کارفرما «میدانست یا بهنحوی متعارف باید میدانست» که ادّعایی در راه است.
- کارفرما ناگزیر دربارۀ تغییرات آگاه بود، هرچند اخطار کتبی رسمی ارائه نشده بود.
در نخستین و دوّمین [مورد] از این دفاعیّات بالقوّه، در هر دو، موضوع متضرّرشدن کارفرما بهواسطۀ فقدان اخطار، شایان توجّه است. تغییرات تحمیلی، حتّی اگر بهسبب مشخّصات ناقص باشد، اغلب مشمول بحث ضرر میشوند که پیمانکار را از جبران هزینه منع مینماید؛ [هزینههایی] که میتوانست با اخطار بهموقعِ پیمانکار، [از آن] اجتناب شده یا کاهش یابد.
بااینوجود، قصور در پیروی از الزامات قراردادی اخطار و بنیاننهادنِ شانسِ بازیابی او بر چنین دفاعیّاتی، یک پیشنهاد بسیار پرریسک است. درصورت عدم [اثباتِ] اسقاطِ[حق]، طرفین یک قرارداد ممکن است ملزم به [رعایت] مفادّ صریح قرارداد تلقّی شوند. هنگامیکه کار اضافی معلوم میگردد، پیمانکار باید بهسادگی از خود بپرسد، «چرا ریسک را بپذیرد و بدون ارائۀ اخطار، به [انجام] کار اضافی ادامه دهد؟»
قصور در تضمین یک دستور تغییر مکتوب
بسیاری از استدلالات که به موضوع اخطار بهموقع إعمال میشوند، بهشکل برابر به پیمانکاری که کار اضافی را بدون اخذ مجوّز امضاءشده، یعنی یک دستور تغییر برای کار مذکور پیش میبرد، إعمال میشوند. همانند بند قراردادی معمول برای اخطارِ بهموقع، الزام برای یک دستور تغییر إجراءشده، یک [شرط] مقدّماتیِ نوعی برای پرداخت است. پیمانکار ممکن است در [معرضِ] ریسک قابلملاحظهای قرار گیرد، اگر کار اضافی را، پیش از دریافت یک دستور تغییرِ امضاءشده، پیش برد.
برای آن مواردی که کارفرما در اعطاء یک دستور تغییر بهسبب عدمتمایل در شناسایی اینکه کار، [با ماهیّت کارِ] اضافی است، قصور میورزد، میتوان تمایز قائل شد. در چنین موردی، پیمانکار با فرض اینکه اخطار، بهموقع ارائه شده بود، از [دریافت] جبران [مالی] منع نخواهد شد. در قراردادهای خصوصی، در پیشبردنِ [کار] با کاری که بهصورت مکتوب مجوّز داده نشده است، مراقبت بیشتری باید بهکار بسته شود. در موقعیّتی که پیمانکار، ممکن است کار اضافی را بر اساس یک قول شفاهی، [مبنی بر این] که یک دستور تغییر صادر خواهد شد پیش ببرد، آن پیمانکار میتواند قادر به تعلیق آن کار باشد، اگر [ابلاغِ] یک دستور تغییر در راه نباشد. چنین اقدامی میتواند بهمنظور اجتناب از اسقاط حقِّ جبران [مالی] اضافی، حیاتی باشد.
پذیرش دستور تغییر در غیاب محفوظداشتنحقوق
شاید شدیدترین اختلافی که از إجرای دستور تغییر منبعث میگردد، [اختلافِ] قبول و اسقاط [حق] است.
سناریوی نوعی، هنگامی رخ میدهد که کارفرما پیمانکار را به إجرای کار اضافی الزام مینماید، کارفرما و پیمانکار مذاکره نموده و بر سر هزینۀ آن کار توافق میکنند، یک دستور تغییر آماده و انجام میشود، و کلیّۀ مشکلات، بهظاهر حل میگردند. درخواستهای چندگانه برای دستورات تغییر در طول پروژه بهوقوع میپیوندند، و دستورات تغییر پرشماری آماده شده و روی آنها توافق صورت میگیرد. در یک نقطه، پس از تعداد زیادی از درخواستهای دستور تغییر، پیمانکار درمییابد که هزینۀ واقعی کلِّ کارِ [موضوعِ] دستور تغییر، از [میزانِ] جبران [مالیِ] متوافِق فراتر رفته است، بهگونهای که پیمانکار یک «ادّعای اثر [دامنهدارِ] تجمّعی» را برای زمان و پول اضافی بهمنظور پوششدادن «اثر [دامنهدارِ] موجوار» تغییرات، تسلیم مینماید. پیمانکار استدلال مینماید که هزینههای واقعی کلّی، از جمعِ [هزینۀ] دستور تغییرات جداگانۀ متوافق از قبل، فراتر میرود. بیشتر اوقات، کارفرما مخالف است.
راهکار چالش حقوقی خود را از ما بخواهید
عموماً، پیمانکار از طرحِ موارد ادّعای قرارداد منع میشود، چراکه [اینگونه] تلقّی خواهد شد که یک دستور تغییر (در غیاب هرگونه محفوظداشتن [حقوق])، حلّ [اختلافات] و توافق کامل را تشکیل میدهد. این [امر] میتواند صادق باشد، بهویژه اگر دستور تغییر، حاوی زبانی با این اثر/مضمون باشد که پذیرش دستور تغییر بهمنزلۀ توافق کامل در مورد شرایط مصرَّح است. بهشدّت حائز اهمیّت است که پیمانکار ناخواسته از حقّ دریافت جبران [مالی] برای کلیّۀ هزینههای اضافی متصوّرِ خود، صرفنظر نکند یا [حقّ خود را] اسقاط ننماید. یک اظهار ساده در دستور تغییر [مبنی بر این] که پرداختِ مورد قبول، صرفاً برای هزینههای مستقیم بوده و یک محفوظداشتن صریحِ حقِّ پیمانکار برای ادّعای بعدی هزینههای اثر [دامنهدار] یا موجوار، معمولاً کفایت میکند. هشدار در مورد استفاده از چنین محفوظداشتن حقوقی شایان توجه است. بهرهمندی از آن، تنها در مواردی سودمند میباشد که ممکن است آثاری موجوار یا دامنهدار در کار باشد. اعتبار ممکن است هنگامی از بین برود که پیمانکار حقوق خود را در مورد تغییرات کوچک، محفوظ نگه دارد.
مطالب مرتبط
اقتباس از نوشتهای از ریچارد.جی.لانگ و دیگران