این نخستین پست وبنوشت در یک دنبالۀ شش پستی دربارۀ تفاهمنامۀ مبنای برنامۀ زمانی است. این پست، تفاهمنامۀ مبنای برنامۀ زمانی را تعریف نموده و هدف کلیدی آن برای برنامهریزی [مبتنی بر سیپیام] را به بحث میگذارد. دوّمین پست در دنباله، اطّلاعاتی را که باید در سند درج شوند شناسایی نموده و سوّمین پست، ملاحظاتی درخصوص ریسکهای رایج را که ممکن است سبب تأخیر در پروژههای ایپیسیِ بزرگ و پیچیده گردند، شناسایی میکند. چهارمین پست، بر سه [مورد] از این ریسکها تمرکز میکند: ملاحظات پروژه[های] رقیب، نظرات کارفرما [در مرحلۀ] بازنگری، و ملاحظات شرایط جوّی. پنجمین پست، ریسکهای رایج مرتبط با ملاحظات اندازۀ استراحتگاه نیروی کار، و ششمین پست، پذیرایی اردوگاه نیروی کار و دیگر ریسکهای [مربوط به] خدمات را به بحث میگذارد.
متن زیر، ترجمه مستقیم است و لزوماً در محیط قراردادهای ایرانی، قابل إعمال نیست.
معرّفی
یک ابزار کلیدی مورد استفاده در مدیریت زمانِ پروژه، روش مسیر بحرانی (سیپیام) است. برای پروژههای بزرگ و پیچیدۀ مهندسی، تدارکات و احداث (اییپیسی)، موفقیّت یا شکست فرآیندهای مدیریت زمان پروژه، بهطور مستقیم به اعتبار مدل برنامهریزیِ [مبتنی بر] سیپیام بستگی دارد.
این [امر] حائز اهمیّت است که مدل برنامهریزی [مبتنی بر] سیپیام، متعارف، صحیح، قابل پشتیبانی، و بهاندازۀ کافی متضمّن جزئیّات باشد تا برای تیم مدیریت پروژه، یک ابزار قابل اتّکاء برای برنامهریزی، پایش، و اتّخاذ تصمیمات حیاتی پروژه، بهطور متناسب، فراهم نماید. مهم نیست چه سطحی از جزئیّات برنامۀ زمانی (یعنی سطح یک، سطح دو، یا سطح سه) [مدّ نظر است]، مستندسازی پشتیبانِ هر برنامۀ زمانی [مبتنی بر] سیپیام باید شامل یک تفاهمنامۀ مبنای برنامۀ زمانی کامل باشد.
بااینحال، این [امر] رایج است که تفاهمنامۀ مبنای برنامۀ زمانیِ پیمانکار، بسیار مبهم [و] فاقد جزئیّات متناسبِ مورد نیاز برای انعکاس مؤثّرِ فرضیّهها و روابط [منطقی] استفادهشده برای توسعۀ فایل برنامۀ زمانی [مبتنی بر] سیپیام باشد. در بسیاری موارد، هیچ تفاهمنامۀ مبنای برنامۀ زمانی مستندسازیشدهای وجود ندارد. در چنین مواردی، فرضیّههای مبنای برنامۀ زمانی صرفاً میتوانند از خاطرات جمعی و اغلب ناقصِ اعضاء تیم پروژه که در آمادهسازی برنامۀ زمانی [مبتنی بر] سیپیام ذیمدخل هستند، بازسازی شوند – که رویّۀ برنامهریزی مطلوبی نیست.
این پست وبنوشت، عناوین کلّیای که در یک تفاهمنامۀ مبنای برنامۀ زمانی مورد نیاز هستند، شامل درنظرگرفتن اسباب نوعیِ تأخیرات که اغلب در پروژههای بزرگ و پیچیدۀ اییپیسی رخ میدهند را، به بحث میگذارد.
تعریف تفاهمنامۀ مبنای برنامۀ زمانی
تفاهمنامۀ مبنای برنامۀ زمانی، بهطور گسترده بهعنوان یک سند مکتوب تعریف میشود که چگونگی توسعۀ یک برنامۀ زمانی [مبتنی بر] سیپیام در یک نقطۀ مشخّص زمانی را توصیف کرده، توضیح داده و [با] جزئیّات، بیان میکند. این [سند] معمولاً در ضمنِ بخش مدیریت برنامۀ زمانیِ یک طرح إجرای پروژه (پیاییپی) توسّط پیمانکار یا توسّط کارفرما درج شده یا [به آن] ارجاع میشود. برای پروژههای کوچک با اندازه، محدوده و پیچیدگی محدود، سند مبنای برنامۀ زمانی میتواند در قالبی ساده، یکصفحهای، فهرستوار یا شماری اندک از اسلایدهای ارائه، نمایش داده شود.
برای پروژههای اییپیسیِ بزرگ و پیچیده، مبنای برنامۀ زمانی معمولاً در یک گزارش چندبخشی، بههمراه جداول پشتیبان، پیوستها و [مستندات قابلِ] نمایش، واجد جزئیّات میگردد. هدفی کلیدی برای [تدوینِ] تفاهمنامۀ مبنای برنامۀ زمانی، مستندسازی فرضیّهها، استثنائات، و/یا صلاحیّتهای متضمّن جزئیّاتِ شناختهشده در زمانی است که برنامۀ زمانی پروژه توسعه یافته است.
تفاهمنامۀ مبنای برنامۀ زمانی، نوعاً در طول فاز توسعۀ برنامۀ زمانی مبنا آمادهسازی میشود، لیکن باید اینگونه درنظر گرفته شود که مستند مبنای برنامۀ زمانی، یک سند زنده است که باید بهصورت دورهای در سرتاسر چرخۀ حیات پروژه، هنگامی که شرایط ایجاب میکند (برای مثال، توسعۀ برنامۀ زمانی [مبتنی بر تعیین] مجدّد خطّ مبنا، توسعۀ برنامۀ زمانیِ بازیابی، آثار [دامنهدار] دستور تغییر، تمدیدهای زمانی)، بهروزرسانی گردد. بهصورت کلّی، توصیه میشود که جزئیّات کافی در تفاهمنامۀ مبنای برنامۀ زمانی درج شود.
راهکار چالش حقوقی خود را از ما بخواهید
مستندسازی [متضمّنِ] جزئیّات بیشتر [اعم از اینکه] در زمانی که مبنای برنامۀ زمانی توسعه داده شده، چه چیز شناختهشده و چه چیز ناشناخته [بوده] است، قابلیّت پدیداریِ بهتری از موضوعات و ریسکهای بالقوّۀ برنامۀ زمانی فراهم میآورد. یک تفاهمنامۀ مبنای برنامۀ زمانی [متضمّنِ] جزئیّات، اطّلاعاتی حیاتی را برای ذینفعان کلیدی و مشارکتکنندگان در پروژه فراهم میکند، بهویژه اگر تغییرات، طرح مبنای برنامۀ زمانیِ اصلی را تغییر دهند یا برنامۀ زمانی مبنای اوّلیّۀ پروژه، دچار تأخیر گردد.