تعدیلپذیری پیمان در محیط حقوق عمومی در آئینة قوانین بالادستی
در قراردادهای پیمانکاری که نوعاً از دستة قراردادهای الحاقی میباشند، ممکن است پیمانکار با شروطی منجمله درخصوص محدودیّت تعدیلپذیری در قرارداد مواجه گردد که تبعات قراردادی جدّیای برای ایشان داشته و نحوة مواجهه و واکنش پیمانکار در این شرایط، در روند پروژه و موفقیّت پیمانکار در اجرای مفادّ قرارداد، تأثیرگذار خواهد بود. اما آیا بخشنامهها و مقرّرات بالادستی، در این خصوص، رهنمودی ارائه نمیدهند؟ در این ویدئو، به بحث درخصوص تعدیلپذیری قرارداد در منظومة قوانین و مقرّرات بالادستی ذیل حقوق عمومی پرداخته شده است.
دایرة اختیار طرفین قرارداد ذیل حقوق عمومی و خصوصی در توافق، با امعان نظر به قوانین امری
در قراردادهای ذیل حقوق خصوصی، طرفین با بهرهمندی از ظرفیّت مادّة 10 قانون مدنی، و در حدود اختیارات منبعث از این مادّه، میتوانند بر شروط مدّنظر خود توافق نمایند. اما آیا این جواز، ذیل حقوق عمومی نیز در حیطة اختیار مستخدم دولت قرار دارد؟ آیا محدودیّتی بر عمل کارفرمای دولتی متصوّر نیست؟ تعامل منویّات طرفین با قواعد امری و بخشنامههای لازمالاجرا چگونه خواهد بود؟ و آیا توافق بر خلاف قاعدة امری در محیط حقوق عمومی منشأ اثر است؟
سوالاتی که در این بخش پاسخ داده می شود :
- آیا بخشنامههای لازمالاجرا در موضوع تعدیل، جواز درج شرط عدم تعدیلپذیری قرارداد را صادر مینمایند؟
- آثار حقوقی درج شرط، خلاف قاعدة امری در قرارداد چیست؟
- آیا در محیط حقوق عمومی، مستخدم دولت، اختیار تعیین روش پرداخت تعدیل در قرارداد را دارد؟
- در کدامیک از اسناد ذیل منظومة نظام فنّی و اجرایی، تعدیلپذیری پیمان، نفی یا مقیّد شده است؟
برای مشاهده ویدئو بهصورت کامل، لطفاً ابتدا اشتراک را جهت مشاهده این قسمت از طریق کلیک بر روی دکمه زیر تهیه فرمایید
برای مشاهده ویدئو بهصورت کامل، لطفاً ابتدا اشتراک را جهت مشاهده این قسمت از طریق کلیک بر روی دکمه زیر تهیه فرمایید
پرسش: کارفرمایی در اسناد مناقصه در بند ه ذیل مادّة 29 قید نموده که تعدیل، صرفاً به مدّت اوّلیّة پیمان تعلّق میگیرد و تمدیدمدّت پیمان، چه مجاز و چه غیرمجاز، مشمول هزینة تعدیل نمیباشد. آیا درج چنین شرطی صحیح است؟ راهکار برونرفت از چنین شرایطی در پیمان چیست؟
پاسخ: تعدیل در قرارداد بهمنظور پوشش ریسک ناشی از افزایش مبالغ و هزینهها به نسبت زمان تسلیم پیشنهاد قیمت توسّط پیمانکار، پیشبینی شده است و در محیط حقوق عمومی، در قالب بخشنامههای ذیل نظام فنّی و اجرایی کشور، اعمال میگردد.
برابر مفادّ بند نخست ذیل مادّة سه بخشنامة 842 -که از نوع اوّل و لازمالاجرا بوده و ضرورت عمل به مفادّ کامل آن، در مادّة هفتم ذیل فصل سوم آئیننامة استانداردهای اجرایی طرحهای عمرانی مصوّب 1352، مصرّح است-، درج مطالبی خارج از محدودة تعیینشده در شرایط خصوصی، مجاز نمیباشد و همچنین، وفق مفادّ بند 8-3 از بخشنامة موصوف است که محدودة اختیارات مستخدم دولت در عمل به بخشنامه، تعیین شده است که خروجی این امر، در بند ه ذیل مادّة 29 شرایط عمومی پیمان 4311، اعمال میگردد.
اما از دیدگاه حقوقی، در شرایطی که قاعدة امری در موضوعی موجود باشد، قابلیّت توافق برخلاف قاعدة امری، متصوّر نیست و از آنجا که بخشنامههای مربوطه، لازمالاجرا بوده و بهعنوان قاعدة امری تلقّی میگردند، توافق برخلاف مفادّ آن، امکانپذیر نمیباشد. از طرفی، مطابق آنچه که در مقالة گسترة شعاعی قرارداد شرح داده شده است، در محیط اداره و در ساختار حقوق عمومی، امور مالی و ذیحسابی کارفرما، درصورتی قابلیّت صدور اسناد مالی را دارد که موضوع در متن قرارداد و بخشنامه درج شده باشد و لذا درصورت درج چنین شرطی در قرارداد، حقّ پیمانکار در دریافت تعدیل، در محیط اداری قابل استیفا نخواهد بود، اما این امر به معنای عدم امکان استیفای این حق در مراجع قضایی نمیباشد.
جمعبندی: به استناد قانون مدنی در بخش شروط باطل غیرمبطل، درج شرط خلاف قاعدة امری، عمل نامشروع بوده و توافق نامشروع باطل است و ازآنجاکه بخشنامة تعدیل، لازمالاجرا و لازمالاتّباع در قبال اطراف قرارداد میباشد، قاعدة امری تلقّی شده و التزام به مفادّ آن ضروری میباشد. نتیجتاً شرط موضوع بحث، نوشته و امضاء میشود، لیکن نزد قاضی یا داور، قابلیّت استناد نخواهد داشت.
با سلام و احترام
ضمن احترام به نظر دوستان، بر اساس بخشنامه های مورد اشاره، هیچ الزامی به تعدیل مبلغ تمامی قراردادها در ذیل حقوق عمومی نیست. آنچه قابل برداشت است، لزومی رعایت شرایط عمومی و عدم درج هرگونه تغییری است که در شرایط خصوصی محلی برای آن پیش بینی نشده است در حالی که برای شرایط عمومی، شمول تعدیل رامنوط به درج آن در شرایط خصوصی نموده است و در این حالت شرایط خصوصی می تواند تعدیل را تجویز یا منع نماید. شاهد مثال این مطلب هم عبارت “در موارد خاص اگر تمام یا قسمتی از قرارداد مشمول تعدیل نباشد، عدم شمول تعدیل به آن در ماده (29-هـ) پیش بینی می شود [منظور بخش متناظر با ماده مذکور در شرایط خصوصی است]